چکیده کتاب هنر اندیشیدن شفاف
رولف دوبلی، اقتصاددان و رماننویس، کتاب جذابی را با عنوان «The Art of Thinking Clearly» ، که در فارسی «هنر شفاف اندیشیدن» ترجمه شده، تحت تاثیر علم اقتصاد رفتاری، خطاهای شناختی دانیل کانمن و البته نظرات تاجر و محقق لبنانی آمریکایی، نسیم طالب نگاشته است.
شاید البته صحیحترش این باشد که بگوییم او این کتاب را از علوم پیچیده و متفاوت و از افراد دیگری به نحوی جذاب جمعآوری کرده است که به نظر ما باز هم کار ارزشمندی بوده است.
در این کتاب به ۹۹ خطای شناختی انسانی و اجتماعی پرداخته شده که اغلب ما هر روزه در زندگی و کسب وکارمان به نوعی با این خطاها در ارتباط هستیم. در این مقاله تصمیم داریم چکیدهای از مهمترین نکات این کتاب را، که با زبان شخصی خودمان بومیسازی شده است، برایتان نقل کنیم.
—***—
قبل از وارد شدن به چکیده کتاب هنر اندیشیدن شفاف باید بگوییم زمانی که برای اولین بار این کتاب را چندسال پیش خواندیم، بسیاری از باورهای قبلیمان به چالش کشیده شد و شاید اگر کمی اغراق نکنیم در برخی از موارد، زندگی برایمان سختتر شد!
(ضمن این که بعدا متوجه شدیم بسیاری از این مطالب بیش از دو دهه است که وارد مجامع علمی شدهاند ولی ما الان توسط رولف دوبلی از آن آگاه شدهایم)
این را از آن جهت میگوییم که از قدیم و ندیم گفتهاند: برخی از مواقع اگر کمتر بدانید راحتتر زندگی میکنید. اما به هر روی به نظر ما دانستن و خواندنش بهتر از ندانستن و نخواندنش است.
قبرستان شکستخوردهها
اغلب ما امروز در جامعه، اخبار موفقیتها را میشنویم و از تعداد بسیار زیاد شکست خوردگان آگاهی نداریم! میتوان گفت به ازای یک خواننده یا هنرپیشه یا هر شخص بسیار موفق شناختهشده امروزی و البته برندهای محصولات و خدمات، دستکم ۱۰۰فرد یا شرکت بازنده وجود دارد که اغلب نادیده انگاشته میشوند.
چیزی که امروز در جامعه زیاد میشنویم:
امروز نون تو فوتباله یا این که فلان هنرپیشه یک میلیارد برای فلان آگهی تبلیغاتی گرفته است، استارتآپها به شدت ثروتسازند، طلافروشان پول پارو میکنند و امثالهم…..
خب دوست عزیز، چند فوتبالیست داریم که پولهای میلیاردی میگیرند؟ چند هنرپیشه داریم که آگهیهای میلیاردی دارند؟ آیا میدانید چه تعداد استارتاپ شکستخورده داریم و این که آیا الزاما همه طلافروشان موفق هستند؟ خیر
پس خوب است که همیشه به طرف دیگر ماجرا هم دقت کنیم.
دانشگاه تهران و باهوشی
البته در کتاب آمده است: دانشگاه هاروارد و باهوشی! این که هر کسی که از دانشگاه هاروارد و یا دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده باهوش است درست نیست و درستش این است که بگوییم که دانشگاه تهران دانشجویان نخبه را ثبت نام میکند و در نتیجه خروجی آن هم افراد باهوش هستند.
امروزه برخی موسسات کنکور روی قبولیهای دانشجویانشان مانور زیادی میدهند در حالیکه باید اذعان کنیم کار اصلی را خود آن دانشآموز کرده است و به احتمال زیاد بدون کمکهای این موسسه هم باز با رتبه خوبی قبولی میآورد.
خطای اثر جمعی
اگر تعداد زیادی از مردم کاری را انجام دهند در بیشتر موارد ما هم انجام میدهیم. زمانی را تصور کنید که در یک فرودگاه جدید از هواپیما خارج شدهاید. در اغلب موارد به کسانی نگاه میکنیم که با سرعت تمام به سمت مسیری در حرکت هستند. هر چند تابلوهای زیادی در مسیر وجود دارند، اما چند نفر را میشناسید که اگر ۵۰ نفر از مسافران در یک مسیر حرکت کنند، جرات این را داشته باشند که در مسیر دیگری حرکت کنند؟
دقت کنیم که جمع همیشه درست عمل نمیکند، بلکه این ما هستیم که طبق موارد آموخته شده از نیاکان خود به دنیال گله حرکت میکنیم. مثال بارزش هم بردهداری بود که تا همین چند سده پیش در آمریکا همچنان رواج داشت و تعداد زیادی از مردم هم آن را انجام میدادند! آیا این دلیلی بر این بود که کاری درست است؟
زیتون مجانی نخور
اگر تا به حال به شهرهای شمالی خصوصا در استان گیلان سفر کرده باشید حتما با این مورد برخورد کردهاید که فروشگاههای زیتون در ظرفهای کوچکی به شما زیتون مجانی تعارف میکنند. خوردن زیتون مجانی همان و خرید زیتون هم همان!
ما انسانها سریعا در صدد جبران محبت دیگران هستیم. اما باید بدانیم خرید زیتون از فروشگاهی که به ما زیتون مجانی داده است در اصل عملی غیر منطقی است. شاید بتوانیم با پرسش از چند فروشگاه دیگر، زیتون بهتر و ارزانتری پیدا کنیم.
گول گزارشگران نخور
بخش زیادی از خبرنگاران و گزارشگران برای جذابتر دیده شدن اخبارشان، کل واقعیت را پوشش نمیدهند و فقط آن قسمتی که برای خواننده جذابتر است را بیان میکنند. پس، از این به بعد هر زمان اخبار جذابی شنیدی واقعیت و ظواهر را از هم جدا کن.
تسلیم مرجعیت نشو
دوستی داشتم که یک دکتر متخصص، ثروتمند، خوشتیپ، اهل موسیقی، مسلط به زبان انگلیسی و چندین ویژگی دیگر بود. او در شهر نسبتا کوچکی زندگی میکرد. چندسال پیش تصمیم به مهاجرت گرفت و این کار را انجام داد. بعد از مهاجرت او، بسیاری از دوستان، اقوام و حتی همکارانش هم پس از صحبت با او و شنیدن تعاریف او در دنیای جدید، اقدام به مهاجرت به کشور مورد نظر کردند.
اما چیزی که نادیده گرفته شد این بود که هیچ کدام از این افراد، ویژگیهای فردی، مالی و ارتباطی او را نداشتند. یکی از این دوستان، امروز در آن کشور مشغول پاک کردن شیشه مغازههاست، در حالی که این جا استاد دانشگاه بود.
به این میگویند خطای مرجعیت. شما شرایط خودت را بسنج و آن گاه به تقلید از مرجع بپرداز تا سر آخر شیشهپاککن نشوی!
ضمن این که دلیل ندارد وقتی شخصی در چیزی مرجع است بتواند در سایر زمینهها نیز مرجع باشد.
مواظب داستانها باش
حتی داستانهای واقعی هم در بسیاری از مواقع افسانهاند. ما اغلب دوست داریم که بشنویم جنگ جهانی اول تقصیر یک نفر بوده یا این که عقبماندگی امروز ایران نسبت به غرب به دلیل کشته شدن امیرکبیر در حمام فین کاشان بوده است!
در حالی که اگر کمی هوشمندانه به ماجرا نگاه کنیم متوجه میشویم که در هر اتفاق و واقعه دهها و شاید صدها عامل دست به دست هم دادهاند تا آن اتفاق انجام پذیرد. اگر فیلمهای مستند سقوط هواپیما را دیده باشید متوجه شدهاید که معمولا چندین عامل در کنار هم باعث این حوادث میشوند.
پس گول داستانهایی که یک عامل یا یک نفر را باعث اتفاقات میدانند را نخوریم.
اگر به این قسمت از بحث علاقهمند هستید درسهای تفکر سیستمی وبسایت متمم را بخوانید.
توانایی خود را بیش از پیش تصور نکنید
احسان مهدینژاد تعریف میکند، چند سال پیش از این در یک روز گرم تابستانی در یک مجتمع تجاری در شمال تهران بودم و از ته قلبم از خداوند درخواست کردم کاش اکنون باران میبارید و این گرما کاهش مییافت! چند دقیقه بعد در حالی که از جلوی راهروی مجتمع عبور میکردم متوجه شدم که صدای عبور ماشینها از خیابان خیس میآید. در یک لحظه شوکه شدم و به همسرم گفتم: حال کردی قدرت درخواست منو؟
اما چشمتان روز بد نبیند، چند دقیقه بعد که از بازارچه بیرون آمدم دیدم آسمان صاف صاف است اما زمین خیس است! چرا؟ ظاهرا لوله آبی بالاتر ترکیده بود و من فکر کردم که………………….
اثر بیشاعتمادی
هیچ کس نمیتواند قیمت نفت را در پنج سال آینده پیش بینی کند. همانطور که تقریبا تمام اقتصاددانان دنیا (حدود ۲ میلیون نفر) نتوانستند رکود اقتصادی ۲۰۰۸ را پیشبینی کنند.
بسیاری از پروژههای شکستخورده در دنیا به این علت بودند که از نظر زمانی و هزینهای پیشبینیهای اشتباه داشتند که در زمان شروع پروژه، خوشبینی بیش از حد صاحبان آنها کار دستشان داده است.
دانش مجریان تلویزیون بیفایده است
مجریان برنامههای تلویزیونی در سراسر دنیا معمولا یکی دوروز قبل از مصاحبه چند مقاله در مورد موضوع مورد نظر میخوانند و با استفاده از ویژگیهای فن بیان و این که مردم آنها را میشناسند به گونهای صحبت میکنند که گویا سالهای سال در آن کار خبره بودهاند!
پس به علم مجریان تلویزیونی یا رادیویی که در هر برنامه، در مورد یک موضوع جدید صحبت میکنند، هیچگاه اعتماد نکنید.
توهم کنترل بر موضوع
در لسآنجلس (حتی در برخی شهرهای ترکیه) چراغهای راهنمایی و رانندگی مخصوص عابران پیاده دگمهای دارد که در ظاهر به افراد این اختیار را میدهد که در صورت عجله با فشردن این دگمهها زمان سبز شدن چراغ را سریعتر کنند که این توهمی بیش نیست و این کار همانند دگمههای بستهشدن درب آسانسور فقط اثر ذهنی بر افراد دارد.
حقوق ساعتی ندهید
دوستی میگفت: کارگری داشتم که در طبقه بالایی دفترم کار میکرد و روزمزدی بود. یک بار که ساعت ۸صبح یعنی تقریبا نیم ساعت پس از شروع کار برای سرکشی رفتم، دیدم که روی زمین نشسته و دستش زیر چانهاش است. تا مرا دید از جایش پرید و عذرخواهی کرد.
او گفت: از آن پس دیگر روزمزدی ندادم و کار را به صورت کنتراتی واگذار کردم. شما هم اگر وکیل، مشاور و یا هر نیرویی استخدام میکنید بهترین کار این است که روزمزدی یا ساعتی به وی حقوق ندهید.
تعدد انتخاب باعث گیج شدن مشتری میشود
احسان مهدینژاد تعریف میکند: سالها پیش در مجموعه فروشگاهی خودمان هر زمانی تنوع یک گروه کالایی بیش از چند مورد میشد، فروش پایین میآمد و بدتر این که مقداری کالا هم بنجل میشد.
تحقیقی توسط پروفسور توسط بری شوارتز انجام شد که در کتاب تضاد انتخاب هم آمده است. در یک سوپرمارکت زنجیرهای در آمریکا زمانی که انواع مربا در ویترین ۶ عدد بود فروش بیشتری را داشت نسبت به زمانی که تنوع آنها ۲۴ نوع بود.
پس تا جایی که میتوانید، تنوع انتخاب های مشتری را کم کنید. البته بسته به نوع محصول شما این تعداد متغیر است ولی من در بسیاری از مشاغل تنوع ۳ عدد را پیشنهاد میدهیم.
خطای کمبود
بارها پیش آمده که در پیک نیک کباب داشتهایم. هر زمان که بر حسب اتفاق کباب زیاد بوده خوشمزگی کباب برای ما ماندگار نشده است اما امان از زمانی که کباب کم بوده است. دانه دانه کباب را با لذت به دندان کشیدهایم و قدرش را دانستهایم!
پس حواسمان باشد که گاهی دلیل علاقه وافر به چیزی صرفا آن کمبود است و نه ارزش ذاتی آن.
خطای علاقه
دلیل استفاده هر روزه ما از بسیاری از کالاها یا خدمات اغلب علاقه به صاحب آن کسب و کار است. حال میتواند این شخص پزشک، میوهفروش، مکانیک یا معلم زبان انگلیسیمان باشد.
شما به عنوان خریدار به این موضوع دقت کنید که سرتان کلاه نرود و البته به عنوان فروشنده، مشتریانتان را دوست بدارید. در این حالت لازم نیست که جنس را ارزانتر از جاهای دیگر بفروشید. فقط باید به افراد ثابت کنید که به آنها علاقه دارید.
نفرت از زیان
فرض کنید از شما بپرسند: کاری که اگر الان بتوانید انجام بدهید حالتان را دوچندان بهتر میکند کدام است؟ احتمالا پاسخ خواهید داد: مسافرت به یک منطقه توریستی و یا امثالهم!
اما اگر به شما بگویند که چه کارهایی اگر الان به وقوع بپیوندد میتواند باعث ناراحتی شما شود احتمالا دهها کار را میتوانید نام ببرید.
خبر تصادف یا فوت یک عزیز، درد گرفتن جایی از بدنمان، یک زلزله، بالارفتن قیمت دلار، دزدی از معازه یا خانهتان، خرابشدن یخچالتان، مریضشدن پسر یا دخترتان و ……
ما انسانها بیشتر تحت تاثیر موارد منفی از جمله ضرر و زیانها قرار داریم.
یک مثال: فروشگاهی را میشناسیم که بابت محصولاتاش تخفیف نمیدهد اما هزینه حمل و نقل آنها را رایگان کرده است و از همین طریق فروش خوبی ایجاد کرده است، علی رغم این که رقبای این فروشگاه حاضر نیستند که از جیب مبارک هزینه کرده و پول کرایه وانت و کارگر بدهند اما به راحتی مبالغ زیادی را به صورت تخفیف کم میکنند که بسیار بیشتر از هزینه کارگر و وانت است!
زمانی که ما به عنوان مشاور به یکی از این مجموعهها پیشنهاد حمل رایگان دادیم، با واکنش شدید مدیریت مواجه شدیم که این کار را به منزله یک عمل غیرعادی میپنداشت و باور نداشت که رقبای آنها حمل و نقل رایگان را انجام میدهند و این کار چه تاثیر زیادی بر رضایت مشتریان آنها داشته است.
چرا تیمها تنبل هستند؟
سالها پیش یک محقق به نام رینگلمن اثبات کرد که قدرت دو اسب کشنده کالسکه به اندازه جمع نیروی دو اسب تنها نیست! همینطور این آزمایش در رابطه با مسایقات طنابکشی هم انجام گرفته و اثبات شده است که هر چه تعداد کشندهها بیشتر میشود میزان زوری که افراد به کار میبرند کمتر میشوند.
همین موضوع درباره تیمهای کاری هم موضوعیت دارد. تحقیقات نشان داده غیر از کشور ژاپن که فرهنگ کار تیمی در آنها نهادینه شده است، در کشورهای غربی و کشور ما کارتیمی اغلب باعث میشود که افراد از پذیرش مسئولیت سرباز زده و در صورت کم بودن نتیجه تقصیر را به گردن دیگر اعضای تیم ببندازند.
اثر هالهای
بخش زیادی از انسانها این تصور را دارند که یک هنرپیشه خوشتیپ حتما آدم خوبی هم هست. یا این که اگر شخصی یک دکتر شناختهشده است، حتما این صلاحیت را دارد که در زمینه اخلاق در خانواده هم از او تبعیت کنیم.
به این موضوع اثر هالهای میگویند. این موضوعی است که باعث درآمدهای میلیاردی هنرپیشگان و ورزشکاران معروف در تمام دنیا شده است، درحالی که اگر شخصی ورزشکار معروفی است، دلیلی ندارد که خمیردندان خوبی هم استفاده کند.پس مواظب اثر هالهای باشید.
این بحث کمی شبیه خطای مرجعیت است اما کاربرد گستردهتری دارد.
خطای عمل
دروازهبانی که در زمان زدن پنالتی به یک جهت میپرد به خوبی میداند که پرش او به یک جهت کاملا شانسی بوده و تاثیری برابر با ایستادن سر جای خودش دارد. پس چرا دروازهبانان شیرجههای نمایشی میزنند؟
چون اگر این کار را نکنند، تماشاچیان به آنها انگ بیعرضگی میزنند و ما از کودکی یاد گرفتهایم که کاری کردن بهتر از کاری نکردن است.
((ما خودمان این موضوع را کامل باور نداریم و صرفا نظر نویسنده کتاب رولف دوبلی را انتشار دادیم))
خطای خدمت به خود
تستی انجام شد و در آن از پنچ دانشجوی همخانهای در زمانهای مختلف پرسیده شد که چند درصد مواقع، زبالههای منزلشان را خالی میکنند؟ پاسخ شگفتانگیز بود: جمع درصدهای دانشجویان در مجموع ۳۲۰ درصد شده بود!
چرا؟ چون مثل اغلب ما، آنها هم این توهم را داشتند که در بیشتر موارد این کار را هر کدام از آنها انجام دادهاند.
تردمیل خوشبختی
شخصی که ویلای جدیدی در خارج از شهر میسازد، معمولا بعد از سه ماه، هیجان اولیه او فروکش کرده و آنگاه این دوری مسیر رفتو آمد است که هر روز آزارش میدهد. همینطور افرادی که مهاجرت میکنند باید در نظر بگیرند که شور و هیجان اولیه به سرعت فروکش کرده و واقعیتها به سرعت نور، خودشان را نشان خواهند داد.
خصلت انسان این گونه است. مراقب این دستاوردهای مادی باش و بیشتر روی دوستیها سرمایهگذاری کن!
خبررسان بد داشته باش
ما دوست داریم که همیشه اخبار خوب را بشنویم. از قدیم و ندیم پیامرسانان اخبار بد همیشه مورد انتقاد قرار داشتهاند. تو این طور نباش و به راویان اخبار واقعی، چه بد و چه خوب، پاداش بده تا در جریان واقعیتها باشی.
ضمن این که سعی کن از یک واقعه موارد تجریه را بیاموزی و درگیر حواشی آن نشو. احسان مهدینژاد میگوید: سالها پیش در کسب و کار، اشتباهی کردهام که تا یک سال هر شب از این اشتباه در خواب هم حسرت میخوردم، اما یاد گرفتم که با تکرارنکردن اشتباه مشکل را دیگر تکرار نکنم.
شانس تازهکار
وقتی کار جدیدی را شروع کردی و دیدی که همهچیز از همان اول عالی پیش میرود، شک کن!
این موضوع در بازار بورس و گاهی در بازیها نیز صدق میکند. اما هر زمان دیدی که در طولانیمدت این موفقیتها تکرار میشود، امیدوار باش که موفقیتهایت پایدار باشند.
اثر گوشت و گربه
گربه دستش به گوشت نمیرسید میگفت: پیف پیف بود میده.
این تمثیل البته درانواع مختلف بیش از ۲۵۰۰ سال است که در دنیا کاربرد دارد. توضیح بیشتر نمیدهیم. فقط مواظب آن باشید. نکند که گوشتی را به دلیل سخت بودن دسترسی به آن نامطبوع بخوانید.
زندگی در روز آخر
کسانی که میگویند که طوری زندگی کن که گویا آخرین روز یا آخرین ماه زندگیات است، اگر این گونه بود آیا کسی دیگر مسواک میزد یا قبضهایش را پرداخت میکرد؟ پس این مثال درستی نیست.
همیشه استدلالی برای کارهای خود داشته باش
اگر کالایی را تخفیف زدهای حتما دلیلش را بگو.مردم بسیار زیاد به دلایل توجه میکنند!
البته سعی کن دلایلت واقعی باشند و نه مثل افرادی که در تمام سال پارچه تخفیف ۵۰ درصد به خاطر تغییر شغل بر سر در مغازهشان چسبیده است.
تصمیمگیری سخت است
در مجموعههای فروشگاهی خود وسایل پذیرایی داشته باشید تا زمانی که مشتریان قندخونشان پایین افتاد بتوانند آن را با خوردن بالا ببرند. کاری که سالهاست فروشگاههای زنجیرهای بزرگ انجام میدهند.
جامهای نوشیدنی صدام حسین
آیا شما به خرافات اعتقاد ندارید؟ خبرنگاری در منزلش مهمانی داشت و مهمانان را به نوشیدنی دعوت کرد. اواسط خوردن نوشیدنی یکی از مهمانان از او پرسید این جامهای زیبا را از کجا خریداری کردهای؟ وی پاسخ داد غنیمت جنگی از عراق است. اینها را از قصر صدام برداشتهام!
ناگهان تمامی مهمانان نوشیدنیها را تف کردند! همه ما تا حد زیادی خرافاتی هستیم. مراقب باشید.
اثر مونتاژ
فروشگاههای لوازم خانگی غیربرقی آیکیا، با سپردن قسمتی از کار نصب محصولات به مشتریان حس خوبی به آنها میدهند. مردم وقتی قسمتی هر چند اندک را خودشان انجام دهند حس مالکیت بیشتری نسبت به یک موضوع دارند.
حماقت داوطلب
شخص پزشکی را در نظر بگیرید که ساعتی چند میلیون تومان درآمد دارد. از آنجایی که در زندگی دچار رخوت و یکنواختی شده است تصمیم میگیرد که کاری خیریه انجام دهد. پس برای نظافت خانه سالمندان داوطلب شده و از ساعت کاری خود کم کرده و کاری را که یک نظافتچی با ساعتی ۴۰ هزار تومان انجام میدهد را انجام میدهد!
آیا بهتر نیست که او قسمت بسیارکمی از درآمدش را به این کار اختصاص دهد و در این حالت نانی هم به آن نظافتچی برساند؟
فقط در یک زمان این کار توجیه دارد و آنهم زمانی است که شخصی مشهور باشید وحضور شما باعث ایجاد هیجان در موضوع و جلب توجه برای کسب کمک دیگران باشد.
توهم نوگرایی
فقط نصف قرن قبل تصور میشد که مردمان پنجاه سال بعد به جایی میرسند که دیگر سفرهای فضایی انجام میدهند! کاغذ حذف میشود و دیگر در آن زمان مردم شلوار نمیپوشند.
اما برخی از اختراعات بشر مثل همین شلوار و میز و صندلی و کفش و کاغذ، هزاران سال است که وجود دارند و احتمالا وجود خواهند داشت. پس مراقب توهم جدیدبودن باشید. برخی از قدیمیها همانطور که هزاران سال بوده اند ممکن است هزاران سال دیگر هم پایدار بمانند.
اثر نقطه اوج و پایان
ما معمولا ابتدا، نقطه اوج و انتهای یک چیز را بهتر به خاطر میآوریم. از این پس اگر به یک سخنرانی رفتی هر پنج دقیقه یک بار به سخنران امتیاز بده تا تو هم اسیر نمایشهای ابتدا، نقطه اوج و انتها نشوی، این موضوع در مورد دیدن یک فیلم هم صدق میکند.
اما اگر خودت خواستی پیشنهادی بدهی، سعی کن یا اولین باشی یا آخرین!
انتقال دانش
احسان مهدینژاد تعریف میکند، زمانی که کتابی را برای انتخاب نام برند نوشتم (نامهای تجاری تنبل زرنگ خنثی) از دوستان بسیاری برای ویرایش و نامگذاری استعلام گرفتم. چند تا از دوستان به من گفتند که احسان خان، شما خودت قرار است به دیگران نامگذاری آموزش دهی! آن وقت از ما استعلام میگیری؟
برخی از مدیران ارشد که در محیط کار خود صدها نفر را امر و نهی میکنند در منزلشان یک موش همستر هستند. این که بتوانید دانش خود را درعرصههای دیگری هم به کار ببندید واقعا کاری مهم و ارزشمند است.
بخت بخت اول!
در فروشگاههایی مثل لوازم خانگی یا مبلفروشی و ….این حرف را زیاد میشنوید. شخصی برای خرید ماشین ظرفشویی میآید. بعد از مدتی گرفتن اطلاعات از فروشندگان سر آخر میگوید همان اولی را میخرم. بخت بخت اول!
همینطور هم رنگهای اتومبیل موجود درکاتالوگها معمولا پرفروشترینها هستند. اگر دستگاهی تنظیمات پیشفرض هم داشته باشد معمولا ما تاسالهای سال با همان کار میکنیم. چرا؟ چون دوباره فکر کردن کاری بسیار سخت است.
اثر پول مفت
بارها شنیده و دیدهایم که شخصی میگوید که اگر این جایزه را ببرم به فلان مسافرت میروم! چرا؟ مگر این پول با پولی که از راه کار به دست میآوری تفاوت دارد؟
چرا ما برای پول مفت ارزش قائل نیستیم؟ پول پول است در خرج کردن آن دقت کنید.
شخصیت بخشی در داستانها
فیلمی دیدیم درباره سونامی تایلند به نام ایمپاسیبل که تازه آنجا بود که معنی سونامی را فهمیدیم. مردم رمانها را به آمارها ترجیح میدهند! همیشه برای کسب و کار خود داستانی داشته باش.
همینطور مراقب داستانهای دیگران هم باش.
بیش از حد لازم فکر نکن
به هزارپایی گفتند که اول کدام پایت را حرکت میدهی؟ بنده خدا این قدر فکر کرد که نتوانست راه برود و سر آخر از گرسنگی مرد
ماجرای پروژه طرح آفتاب
در سال ۱۳۸۷ پروژهای ساختمانی آغاز شد که قرار بود در سال ۱۳۹۰ به بار بنشیند و ما هم خوشبختانه در آن سهام نخریدیم! اکنون که سال ۱۴۰۱ است هنوز بیش از ۳۰ درصد این پروژه نا تمام است و معلوم نیست که این آفتاب اصلا طلوع کند؟
مراقب پیشبینیهای غیرواقعگرایانه افراد باشد. در تمام دنیا این رسم است که بسیاری از پروژهها در خوشبینانهترین حالت ۲ تا۳ برابر پول و زمان میبرند!
اثر زایگارنیک
فیلمی ناتمام در سینمایی پخش شد و بار دیگر همان فیلم کامل پخش شد. از افراد سوال پرسیده شد که کدام دسته فیلم را بیشتر به خاطر دارند؟ بله افرادی که فیلم را ناتمام دیده بودند هنوز پروندهای باز درذهن خود داشتند!
این اثر را بلوما زایگارنیک روانشناس ابداع کرد. البته بعدها ثابت شد که اگر برنامهای منظم هم برای یک کار داشته باشیم میتوانیم امیدوار باشیم که تا حد زیادی پرونده در ذهن مان بسته شود.
پس برنامهریزی و اتمام کارها را فراموش نکنید.
فقط چیزهای زیبا را به شما نشان میدهند
در هر خانه به ظاهر زیبایی، حتما یک انباری شلوغ پلوغ و به هم ریخته وجود دارد که از چشم مهمان مخفی است. همین طور گزارشات فصلی شرکتها هم مطمئنا پر از اشتباهات و ضرر و وزیانهایی است که پوشیده شده است.
از منفیها دوری کن
پاپ به میکل آنژ گفت: چطور مجسمه داوود را درست کردی؟ او جواب داد هر چه داوود نبود را تراشیدم!
وارن بافت سرمایهگذار ثروتمند میگوید: در دایره تواناییهایت حرکت کن و هر چه در آن مهارت نداری را از آن دوری کن.
قدرت احساس
۲۵۰۰ سال پیش افلاطون و ارسطو به نقش موثر احساسات در زندگی اذعان داشتهاند! ما انسانها احساسی تصمیم میگیریم و سپس منطقی توجیه میکنیم. نیاکان ما هم از همین روش برای زندهماندن و انتخاب جفت استفاده میکردند!
ذهن شهودی یا احساسی ما چابک است و ذهن منطقی ما به قند خون فراوان نیاز دارد. پس برای اتخاذ تصمیمهای کوچک مثل خوردن بین نوشابه و آب در هنگام خوردن غذا، احساسی فکر کنید و زیاد به خود فشار نیاورید اما اگر قصد خرید یک خودرو دارید، منطقی فکر کردن را فراموش نکن.
نکته: افرادی که در یک کار خبره شدهاند. مثلا شخصی که صدها بار سخنرانی کرده است دیگر برای اجرای یک برنامه جدید نیازی نیست منطقی فکر کند چون این کار در دایره تواناییهایش قرار گرفته است. اما اگر کاری را تازه شروع کردهاید حتما منطقی فکر کنید!
اگر به تصمیم بزرگی خارج از دایره تواناییهایت برخوردی ابتدا درک کامل و درستی از آن پیدا کن.
—***—
امیدواریم چکیده کتاب هنر شفاف اندیشیدن نوشته رولف دوبلی برایتان مفید بوده باشد.
در پایان پیشنهاد میکنیم که چنانچه موضوع این کتاب را جذاب یافتید، نسخه کامل آن را خریداری و مطالعه کنید.
درباره احسان مهدینزاد و مجموعه هزار مدیر بیشتر بدانیم (کلیک کنید)
بسیار عالی و قابل فهم،بسیار سپاسگزارم از مطالب آموزندتون.
ممنون از ابراز نظر شما
با سلام و خسته نباشید. بومی کردن و ايرانيزه کردن کتاب توسط شما کار بسیار ارزشمندی است. من با خواندن خود کتاب، توی فهم بعضی از فصول به مشکل میخوردم. ولی اینجا قشنگ فهمیدم که نویسنده دقیقا چه می گوید. در واقع لقمه را شما جویده اید و فقط آدم باید فرو بدهد. سپاس از کار با ارزش تون
سلام خیلی قشنگ کار کردید من کتاب را دوبار خواندم اما با مثلاهای ایرانی شما هم بسیار حال کردم
موفق باشید
1- تقریبا میتوانم بگویم با خلاصهی مطالب کتابهای دنیل کانمن، نسیم طالب، وارن بافت، ریچارد تالر، دن اریلی همراه با ذکر چند مثال مختلف با قلم روان و ترجمهای مناسب، مواجه خواهید بود. (البته تعدادی از این نویسندگان از «دوبلی» به دلیل سرقت ادبی شکایت کردهاند. منبع)
2- کتاب حاوی بسیاری از خطاهای شناختی است که گردآوری شده اند و برای کاهش این خطاها ارزش مطالعه چندینباره را دارد. اینکه چه تصمیماتی اشتباه است، چرا نباید چنین تصمیماتی را اتخاذ کنیم و چگونه درست عمل کنیم.
3- از آنجایی که معتقدم خلاصهها همیشه ناقص هستند و برای جاافتادن کامل مطلب در ذهن انسان و عدم فراموشی لازم است مطالعهی مفصل صورت بگیرد، بهترین استفاده از کتاب هنگامی خواهد بود که در ابتدا کتابهای اصلی را مطالعه کنید و سپس برای یادآوری و مرور سریع کتابهای قبلی، به آن رجوع کنید گرچه مطالعهی این کتاب به تنهایی نیز بسیار سودمند خواهد بود. (پس از مطالعه کتاب تفکر سریع و کند دنیل کانمن، خیلی دوست داشتم یک بار دیگر آن را مرور کنم که با «هنر شفاف اندیشیدن» تقریبا این اتفاق عملی شد.)
4- این کتاب را نباید همانند رمان در سه روز مطالعه کنید. باید انتهای هر فصل (هر فصل 3 صفحه است)، توقف و برای مدتی به آن فکر کنید. (انگار که دارید تمرین مسئلهای را حل میکنید.) پیشنهاد من مطالعهی روزی 3 فصل است. فواد انصاری عزیز نیز به من مطالعه کند این کتاب را توصیه کردند.
5- از آنجایی که مطالعه دقیق «هنر شفاف اندیشیدن» تأثیر زیادی در زندگی انسان دارد، به نظرم هدیهی خوبی میتواند باشد برای افرادی که دوستشان دارید.
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی
ممنون از اینکه در سایتتون بخش معرفی کتاب در نظر گرفته اید .
موفق باشید
ممنون دوست و استاد عزيز
سلام مقاله جالب بود و کامل
موفق باشید
متشکرم