داستان برندهای ایلان ماسک و تسلا دوغول دنیای مدرن

داستان برند تسلا و الون ماسک
483 بازدید

داستان برندهای ایلان ماسک و تسلا دو غول دنیای مدرن

در این مقاله داستان دو برند را می‌خوانیم، یکی ایلان ماسک یک برند شخصی چالش‌برانگیز و دیگری تسلا موتورز نوپاترین کمپانی اتوموبیل‌سازی که تمام رکوردها را شکسته است.

با یکدیگر خواهیم خواند که این دو برند نیز تقریبا مثل تمامی برندهای دیگر دنیا مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده و می‌کنند. پس این‌بار به دل ماجرا می‌زنیم با این دید که بتوانیم نگاهی عمیق‌تر از این پشت‌پرده‌های این دو برند سردر بیاوریم و کوله‌بارهای خود را پر کنیم.

 

ایلان ماسک

ایلان ریو ماسک، شهروند سه کشور، آفریقای جنوبی، کانادا و آمریکا، ثروتمندترین فرد دنیا با دارایی حدود ۲۰۸ میلیارد دلار یعنی معادل با درآمد سالیانه این پنج کشور : ایران، عراق، قطر، شیلی و اسلواکی!

ماسک بیشتر ثروت خود را مدیون سهام ۲۰درصدی‌اش در برند تسلا موتورز، اکنون قدرتمندترین خودروسازی جهان است

شاید جالب باشد به  نمودارهای میزان رشد این برند در سال گذشته توجه کنید!

مقاله برندسازی
داستان برند تسلا و ایلان ماسک

۱۸۴درصد رشد در سال ۲۰۲۰ و ۳۲درصد رشد در سال ۲۰۲۱

تسلا و ایلان ماسک
ارزش برند تسلا

و این هم عجیب‌ترین نمودار رشد برندی است که تا کنون دیده‌ام! نمی‌دانم که از آن رشد‌هایی است که با کله سقوط خواهد کرد یا رشدش کند خواهد شد.

زندگی شخصی و کودکی ایلان ماسک

اما زندگی شخصی و کودکی  ایلان ماسک نیز حاوی نکات جالبی است. هرچند که به نظر من خیلی خاص و عجیب و غریب نیست و احتمالا شبیه میلیون‌ها انسان دیگر روی کره زمین است با این تفاوت که او امروز ایلان ماسک معروف است.

ایلان متولد ۱۹۷۱ یعنی پنجاه‌ و یک‌ساله است. او در آفریقای جنوبی تحت حکومت پروتریا به دنیا آمده و با این که مادرش یک سوپر مدل و مشاور تغذیه بود و پدرش یک مالک معدن ثروتمند، اما به دلیل جدایی پدر و مادر از هم کودکی اصلا شادی نداشت.

او درون‌گرا و منزوی بود و به همین دلیل در سن ده سالگی به کامپیوتر ابتدایی برند کومودر خودش پناه می‌برد

ایلان در یازده‌سالگی عاشق برنامه‌نویسی می‌شود. یک سال بعد و در دوازده سالگی یک بازی ابتدایی طراحی کرده و آن را با قیمت پانصد دلار به فروش می‌رساند که برای یک بچه همسن او اعتماد به نفس زیادی به بار می‌آورد.

ایلان هفده ساله بود که برای  نرفتن به خدمت سربازی در حکومت نژاد پرست‌ آفریقای جنوبی به یک دانشگاه محلی می‌رود تا بتواند برای رفتن به کانادا کشور مادری‌اش عازم سفری بدون بازگشت شود.

او در کانادا مدتی به کارهای پاره‌وقت و کم‌ارزش می‌پردازد چرا که قصد نداشته از کمک خانواده استفاده کند و حتی گفته می‌شود مدتی در فقر شدید به سر برده است تا این که بالاخره در کانادا راهی دانشگاه می‌شود

ایلان خیلی زود متوجه می‌شود سرزمین پهناور و آرام کانادا  پاسخگوی بلندپروازی‌های او نبوده و تنها بعد از دو سال راهی پنسیلوانیای آمریکا شد

ماسک جوان می‌فهمد پنسیلوانیا هم جایی نیست که بتواند انرژی درونی او را در خود نگه دارد، پس بعد از اخذ دو لیسانس فیزیک و اقتصاد راهی کالیفرنیا و سیلیکون‌ولی مهد خلاقیت و استارتاپهای جهان شد.

ابتدا قرار بود در دانشگاه استنفورد ادامه تحصیل بدهد اما او در سال ۱۹۹۵ و در بیست‌وچهار سالگی از ادامه تحصیل در مقطع فوق‌لیسانس انصراف داد و طی مدت یک‌سال به عنوان کارآموز در دو شرکت استارتاپی مشغول به فعالیت شد

داستان تسلا و ایلان ماسک
داستان برند تسلا و ایلان ماسک

ایلان پس از کسب تجربه در دنیای استارتاپها تصمیم گرفت همراه برادر دوسال کوچکتر از خودش کیمبال، شرکتی با نام وب‌زیپ 2 را تاسیس کند.

یک استارتاپ  اینترنتی که خدمات راهنمای شهری (همان کتاب اول خودمان) را به‌صورت آنلاین ارائه می‌داد و این درست زمانی بود که تب وتاب اینترنت بالا گرفته بود

آنها طی چهار سال فراز و نشیب‌های زیادی را تحمل کرده و ساعتهای طولانی در شب و روز به کدنویسی برای این برنامه پرداختند

بالاخره با چانه‌زنی‌ها و رای‌زنی‌های ایلان ماسک این شرکت تازه موفق را کمتر از چهار سال بعد با قیمت باورنکردنی سیصد میلیون دلار به شرکت کامپیوتری کامپک که آن زمان جزو برترین شرکت‌های کامپیوتری بود فروختند.

حال ایلان جوان با ثروت هفت میلیون‌دلاری ( به پول ما معادل دویست و پنجاه میلیارد تومان) خودش می‌توانست دیگر کار نکرده و به خوش‌گذرانی بپردازد!

اما  این ابرمیلیونر جوان بیکار ننشسته و بانکی اینترنتی با نام

x.com

را به همراه چند شریک راه‌اندازی کرد که بعدها پی‌پال غول بانکداری دنیای تجارت الکترونیک نامیده شد.

این بار آن‌ها تنها دو سال پای این برند یعنی پی‌پل نشسته و در سال ۲۰۰۲ یعنی سی‌و یک‌سالگی ماسک، پی‌پل را با قیمت یک و نیم میلیارد دلار به خرده‌فروش آنلاین مطرح جهان یعنی ای‌بِی (شرکتی که یک ایرانی فرانسوی به نام پیرامیدیار) راه‌اندازی کرده بود فروختند!

از این فروش مبلغ ۱۶۵ میلیون دلار (معادل ۶۰۰۰ میلیارد تومان، خداییش خیلی زیاده!) به صورت خالص نصیب ایلان ماسک جوان شد.

اتفاقی که معمولا و به صورت عادی در دنیای کسب‌وکارهای استاندارد و عادی رخ نمی‌دهد و شاید برای یک شخص یا یک شرکت معمولی ده‌ها سال زمان ببرد تازه با احتمال و امکان بسیار بسیار پایین.

به هر حال اگر او تصمیم به بازنشستگی می‌گرفت واقعا تا هفت نسل پشت‌اش هم می‌توانستند ثروتمند باقی بمانند

اما ایلان ماسک  اکنون به فکر به واقعیت‌تبدیل کردن ایده‌های جنگ‌ستارگانی خود بود و شرکت اسپیس ایکس را در همان‌ سال  تاسیس کرد.‌

یک شرکت سازنده لوازم صنعت هوا فضا، خدمات مسافری و حمل‌ونقل فضایی

چشم‌انداز ایلان ماسک از راه‌اندازی این شرکت چه بود؟

کاهش هزینه‌ سفرهای فضایی برای ترغیب مردم کره زمین به مهاجرت و زندگی در مریخ!

به هرحال طی سالهای بعد ایلان ماسک صدها میلیون دلار از دارایی شخصی خودش را برای تکمیل پروژه فالکون (موشک‌) اسپیس ایکس هزینه کرد. او کسی نبود که صرفا ایده‌ای مطرح کند و پول خودش را وسط نگذارد.

هرچند که این سرمایه‌گذاری از نظر بسیاری کارشناسان  اقتصادی کاملا احمقانه بود خصوصا این که دولت آمریکا اصلا علاقه‌ای به حضور شرکت‌های خصوصی در صنعت هوا فضا نداشت

به هر صورت این مسیر ادامه داشت تا این که دوسال بعد و درسال ۲۰۰۴ او شریک و سرمایه‌گذار هفت میلیون دلاری شرکتی نوپا به نام تسلا موتورز شد که قرار بود اتومبیل‌های تمام برقی تولید کند و بعدها به یک علامت تعجب بزرک در صنعت خودروسازی بدل شود!

در ادامه بلندپروازی‌های ایلان  تمامی نداشتند و او در سال ۲۰۰۶ و زمانی که سی‌وپنج ساله بود هم‌بنیانگذار شرکتی به نام سولارسیتی که از اسمش مشخص است کارش چیست یعنی انرژی خورشیدی شد.

شرکتی که بعدا و زمانی که در سال ۲۰۰۸ مدیرعامل تسلا شد به عنوان زیرمجموعه تسلا درآورده و آن‌را تسلا انرژی نامید

مقاله تسلا
مقاله‌ای درباره تسلا و ایلان ماسک

مابین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ سه فضاپیمای فالکون ایلان ماسک همگی سقوط کردند و احتمالا اگر چهارمین آن‌ها هم به همین سرنوشت مبتلا می‌شد کل پروژه به فنا می‌رفت  ولی خوش‌بختانه این‌طور نشد و  پروژه فالکون یک بالاخره موفق شد.

اینجا ضرب‌المثل تا سه نشه بازی نشه هم برای ایلان ماسک کاری نکرده و کار به چهار کشیده شده بود

پرواز موفق فالکون باعث شد ناسا سازمان فضایی آمریکا قراردادی یک و نیم میلیارد دلاری با شرکت او ببندد و ایلان و اسپیس ایکس از ورشکستگی نجات پیدا کنند

ماسک معتقد است طی ده تا بیست سال آینده بسیاری از داستان‌های علمی و تخیلی به واقعیت می‌پیوندند به‌مانند امکان زندگی‌کردن تعداد زیادی از انسان‌ها در مریخ.

هرچند که خیلی از منتقدان ماسک معتقدند حرف‌های او اغلب پایه و اساس علمی نداشته و بیشتر برمبنای حدس و گمان و خوش‌بینی بیش از حد است.

اما در ادامه ماجرا برسیم به داستان تسلا موتورز

تسلا موتورز شرکتی با نام برگرفته از نیکولا تسلای فیزیکدان و آینده‌پژوه که در سال ۲۰۰۳ توسط دو شریک به نام‌های مارتین ابرهارد و مارک تارینینگ راه‌اندازی شده بود.

آن‌ها از همان ابتدا هیچ گاه به دنبال ساخت ماشین‌های دوگانه سوز نبودند و از همان اول، هدف خود را روی تولید ماشین کاملا برقی گذاشته بودند

شاید بد نباشد بدانید که حدود صد سال پیش از آن و برای اولین بار فردیناند پورشه آلمانی یک ماشین تمام برقی ساخته بود.

اما این ایده هیچ‌گاه فراگیر نشد چون سوخت فسیلی ارزان همیشه در دسترس بود و ساخت باتری‌های بادوام نیز تا قرن بعدی تقریبا ممکن نشده بود

ایلان ماسک از این ایده آگاه شد و به عنوان شریک قدرتمند تسلا وارد پروژه شده و حتی طراحی بدنه ماشین را نیز در دست گرفت او در سال ۲۰۰۶ به دلیل طراحی اتومبیل تسلا مدل رودستر برنده جایزه بین‌المللی طراحی شد

 

 اما آیا ادامه کار تِسلا به همین خوبی پیش رفت؟

خیر متاسفانه ماشین مورد نظر به دلیل اشتباهات استراتژیک مدیریتی اِبِرهارد در سال ۲۰۰۷ باید با قیمتی سرسام‌آور به بازار ارائه می‌شد حدود ۱۸۰ هزاردلار!

ایلان با عصبانیت مدیر شرکت ابرهارد را اخراج کرد و خودش مدیرعامل شرکت شد

همینجا باید اضافه کنم که متاسفانه از خصوصیات اخلاقی ایلان ماسک بسیار بد تعریف می‌شود و او را یک مدیر دارای شخصیت خودشیفته، متوهم و بددهن نامیده‌اند.

به هر حال ماسک هزینه‌ها را مدیریت کرد و با تعدیل نیرو، صرفه‌جویی‌ها و چانه‌زنی با تامین‌کنندگان موفق شد تنها با بیست هزاردلار افزایش قیمت اعلامی ۹۰.۰۰۰دلاری ماشین یعنی حدود صد و ده هزاردلار، اولین خودروهای خود را به بازار ارائه دهد

حال شاید ما درک درستی از قیمت یک خودروی صد هزار دلاری در بازاری مثل آمریکا نداشته باشیم.
پس برای اطلاعات بیشتر شما می‌گویم که مرسدس بنز مدل اس 450 مدل سال اکنون ۹۴۰۰۰ دلار قیمت دارد و این ماشین جزو گرانترین رده‌های این برند است. چه بسا که بنزهای ۳۰.۰۰۰ دلاری هم داریم.

یا بی‌ام و سری هشت مدل سال اکنون با قیمت ۸۸.۰۰۰ دلار به بازار ارائه می‌شود

پس این خودروی بی‌نام و نشان یعنی تسلا بدون هیچ سابقه تولید خودرو در برابر غول‌های اتومبیل‌ساز جهان چگونه می‌تواند موفق شود؟ آن‌هم با قیمتی بالاتر!

بدتر این که در آمریکا بودند جایی صنعت خودروی آن سالهای سال با ورشکستگی دست‌وپنجه نرم می‌کرد و ارزش برند خودروهای آمریکایی در سراسر جهان رو به افول بودند

کمی جلوتر و در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت……

اما ایلان ماسک در مسیر رشد تسلا ناچار شد یک شرکت صد و بیست میلیون دلاری دیگرش را بفروشد ضمن این که اتومبیل سوپر لوکس دست‌ساز برند مک لارن مورد علاقه خود را نیز فروخت تا  به تسلا موتورز کمک کند!

دقیقا در داستان استیو جابز هم می‌خوانیم که جایی برای نجات برند پیکسار کلی از پولهای شخصی خودش مایه می‌گذارد (کلیک کنیم)

جالبه هنوزم که هنوزه در خیلی از جاهای دنیا یک ماشین به عنوان سرمایه‌ای ارزشمند تلقی میشه

مقاله الون ماسک
داستان برند تسلا و الون ماسک

خب پیش از این گفتیم که تسلا چطور با آن قیمت سرسام‌آور می‌توانست موفق شود؟

استراتژی جالب و قابل تامل برند تسلا این بود که آن‌ها با ساخت خودروهای لوکس کارشان را شروع کردند، چرا؟

می‌توان این‌طور گفت که آن‌ها می‌دانستند هزینه طراحی، ساخت و تجاری‌سازی این خودرو به شدت بالا خواهد بود به همین دلیل باید می‌توانستند بازار هدف مناسبی برای آن پیدا کنند

ضمنا آن‌ها به ادراک درستی از مفهوم هواداران و حافظان محیط زیست رسیده‌ بودند خصوصا بعد از این که برند تویوتا با ارائه اتومبیْل‌های دوگانه سوز پرایوس توانسته بود موفقیت چشمگیری را در آمریکا کسب کند

دوباره چرا؟

چون لایف استایل (سبک زندگی) جدیدی در غرب به راه افتاده بود و افرادی بودند که پرایوس ماشین دوگانه‌سوز تویوتا را سوار می‌شدند.

این افراد متعلق به طبقه متوسط به بالا و بعضا ثروتمندانی بودند که می‌خواستند نشان دهند فقط به فکر به رخ کشاندن ماشین‌های خود نیستند

آن‌ها تمایل داشتند به جامعه نشان دهند به محیط زیست و طبیعت هم اهمیت می‌دهند پس پرایوس سوار می‌شوند

اینجا درست جایی بود که یک نیاز رفع نشده و شاید ندانسته وجود داشت

یک ماشین گران‌قیمت اما دوستدار محیط زیست و در عین حال هوشمند و جذاب!

آن‌ها به درستی یک جای خالی در ذهن بازار یافته و برند تسلا را برای آن قسمت جایگاه‌سازی کردند

اطلاعات کارگاه استراتژی برند

اگر بخواهیم با مثالی ملموس‌تر موضوع را توضیح دهیم این‌طور خواهد بود:

سالها پیش در ایران صنعت آب‌میوه‌های بازاری دست شرکت ساندیس بود و گویا هیچ برندی یارای رقابت با آن را نداشت

اما کمی بعد برند رانی به بازار وارد شد، یک آب‌میوه قوطی‌فلزی و پالپ‌دار. ما پیش از آن نوشابه‌های قوطی فلزی داشتیم اما آب‌میوه نه و این نیازی بود که در بازار وجود داشت.

این‌جا جایی بود که بسیاری از رقبای قدیمی از بازار جا ماندند.

هرچند که بعدا آن‌ها هم به تولید محصولاتی مشابه پرداختند اما رانی به عنوان برند اول این دسته در اذهان جای خودش را باز کرد، هرچند که قیمت بالاتری از ساندیس و برندهای مشابه داشت

این جا درست همان فرصتی است که اگر دقت کنیم درباره بسیاری از کسب ‌وکارهای دیگر ایرانی هم قابلیت اجرا دارد.

پس اگر حتی شما صاحب یک کسب‌وکار کوچک هستید می‌توانید بگردید و جاهای خالی بازار البته در ذهن مشتریان خود را پیدا کرده و خدمات یا محصولاتی ارائه دهید که هنوز کسی آن را ارائه نداده است

آیا این کار راحتی است؟

نه، اما با تفکر و دید باز حتما برای شما قابل انجام است

اما برسیم به ادامه داستان برند تسلا

گفتیم که آن‌ها با خودروهای لوکس شروع کردند و اصلا به فکر ماشین‌های دوگانه‌سوز یا هیبرید نبودند.

به عبارتی با ریسک زیادی شروع کردند و زمانی‌که ایلان ماسک را به عنوان سرمایه‌گذار یافتند توانستند ریسک‌خودشان را کاهش دهند

به هر حال تسلا موتورز با فراز و نشیب‌هایی که داشته است امروز یکی از موفقان دنیاست

اما چرا پیش ‌از تسلا موتورز هیچ شرکتی نتوانسته بود در فروش پرتعداد و تجاری خودروی تمام برقی موفق شود؟

  • اول این که فناوری باتری مورد نیاز برای این‌ کار وجود نداشت
  • دوم این که اتومبیل‌های برقی نیاز به شارژهای زودهنگام داشتند و نمی‌توانستند مسافت‌های طولانی را بپیمایند
  • سوم این که این ماشین‌ها معمولا کند بوده و قابل رقابت با اتومبیل‌های بنزینی را نداشتند
  • چهارم هم نبود شبکه شارژ در دسترس و سراسری این ماشین‌ها بود

تسلا اما تکنولوژی باتری مورد نظر را به‌دست آورده بود بخشی به دلیل سرمایه کلان ایلان ماسک و بخشی دیگر به دلیل موجودشدن فناوری ساخت این باتری‌ها.

حتی جالب این که بدانید امروز بخش زیادی از درآمد تسلا از فروش این‌ باتری‌ها به سایر شرکت‌های خودروساز مثل تویوتا و مرسدس بنز تامین می‌شود

دوم این که آن‌ها موفق شدند ماشینی به بازار ارائه دهند که با یک بار شارژ کامل قابلیت۳۲۰ کیلومتر پیمایش داشت تقریبا چیزی معادل تهران تا نزدیکی‌های اصفهان

سوم این اتومبیل تسلا صفرتا صد ۳.۷ثانیه داشت که در نوع خود بی‌نظیر بود و حتی رکورد بسیاری از ماشین‌های بنزینی را می‌زد در عین حالی که ظاهری عجیب و غریب و فضایی نداشت که افراد نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند

چهارم هم امکان ساخت، تامین بودجه و تشویق راه‌اندازی ایستگاه‌های شارژ برقی بین‌جاده‌ای و خانگی بود که مشکل را تا حد زیادی حل کرد

باید اذعان کنیم  همه این‌ها که می‌گوییم اکنون به مثابه نگاه‌کردن به عقب از آینه ماشین جلوی است.

چه بسا که در زمان ساخت این برند شاید شرکت‌های دیگر رقیب هم می‌توانستند همین اقدامات را انجام دهند اما جرات، جسارت، تلاش سرمایه و شاید خوش‌شانسی این تیم به همراه ایلان ماسک را نداشتند و امروز مالک این موفقیت تسلا و ایلان ماسک هستند.

اما تسلا به موفقیت اولیه دل خوش نکرد،

آن‌ها همچنان نوآوری را در راس برنامه‌های خود قرار دادند و روی ویژگی اتوپایلوت یا راننده خودکار تمرکز زیادی کردند و موفق هم شدند.

هرچند که هنوز هیچ ماشینی بدون راننده اجازه حرکت ندارد اما شما می‌توانید به عنوان راننده پشت فرمان نشسته ولی رانندگی را بر عهده تسلا بگذارید

تسلا در سالهای بعد اتومبیل‌های دیگری با قیمت‌های متنوع و بسیار پایین‌تر تولید کرده است، حتی به تولید کامیونت وانت و شاسی‌بلندهای تمام برقی هم پرداخته است.

مقاله تسلا
درباره برند تسلا و ایلان ماسک

همه این نوآوری‌ها به علاوه شلوغ‌بازی‌های رسانه‌ای ایلان ماسک باعث شدند این برند در برابر ماشین‌سازهای دنیا رشد سهام چشمگیری داشته باشد.

آن‌ها به سرعت پدر بزرگ صد ساله آمریکایی یعنی جنرال موتورز مالک کادیلاک و شورلت را پشت سرگذاشته و حتی کمی بعد از  برندهای نام‌دار دنیا مثل تویوتا و فولکس‌واگن هم جلو زده و در سال ۲۰۲۱ باارزش‌ترین شرکت خودروسازی دنیا شود

با ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد!

آن‌ها در کمتر از یک دهه غول‌های صد ساله را به زانو درآوردند و تمام چشم‌ها را به سوی خودشان جلب کردند.

ویدیوی تکمیلی احسان مهدی‌نژاد درباره این مقاله را ببینید

خب دوستان عزیز و خوانندگان گرانقدر مجله پل امیدوارم از بررسی و مطالعه زندگی و مسیر برند شخصی ایلان ماسک و تسلا لذت برده باشید و با توجه به سلیقه و نیازهای کسب‌وکار خودتان برداشت‌های کاربردی از این مطلب داشته باشید

پیشنهاد می‌کنیم مقاله برندسازی چند حسی را بخوانید

 احسان مهدی‌‌نژاد نویسنده و مدرس در حوزه برند

درباره احسان مهدی‌نژاد و هزارمدیر بیشتر بدانید

(Visited 114 times, 1 visits today)
اشتراک گذاری با دیگران :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *