داستان برند تویوتا از چرخ خیاطی تا امپراطوری جادهها
تویوتا شرکتی که اکنون برند هفتم جهان است در سال گذشته 5درصد رشد داشته و فقط ارزش اسمی برندش 54 میلیارد دلار است
معادل بودجه یک سال یکی از کشورهای متوسط خاورمیانه!
این هم مسیر رشد این برند طی 20 سال گذشته است که در بحران سالهای 2008 تا 2010 میلادی یک کاهش نسبتا مهم داشته اما باز هم رشد کرده است
و این خود یک درس مهم است
اگر تویوتا هم باشی همواره اسیر فراز و نشیب خواهی بود!
و جالب این که درست بعد از همین نشیب چندساله رکود اقتصادی دنیا بود که تویوتا در سال 2012 میلادی موفق شد فقط طی یکسال و برای اولین بار در جهان بیش از 10 میلیون اتومبیل تولید کند
ضمن این که از ابتدای عمرش نیز به رکورد 200 میلیون اتومبیل رسید!
اما ببینیم داستان تویوتا چه بود؟
سال 1894 میلادی معادل با 1273 شمسی زمانی که در ایران محمدعلی شاه قاجار حکومت میکرد شخصی با نام ساکیشی تویودا یک ماشین بافندگی و نیمه صنعتی اولیه و ساده ختراع کرد.
او به شغل خانوادگی فرشفروشی اشتغال داشت.
حدود سی سال بعد ساکیشی موفق شد همان دستگاه بافندگی را به یک مدل تمام خودکار ارتقاء داده و بر اساس همین اختراع، دوسال بعد معادل با 1305 شمسی کارخانه ریسندگی تویودا راهاندازی شد
در همان سالها کیشیرو تویودا پسر ساکیشی که مهندس مکانیک بود، بعد از سفری به ایالات متحده و دیدن فراگیر شدن اتومبیل در آنجا، گویی تکهای از آینده ژاپن و شرکت خودش تویودا را دید.
کیشیرو دوست نداشت که دیگر فقط چرخ خیاطی تولید کنند و قصد داشت کاری بزرگتر انجام دهد!
پس از بازگشت از آمریکا با اصرار فراوان او، بخشی از کارخانه چرخ خیاطی را برای تولید ماشین در اختیارش گذاشتند
یازده سال بعد کارخانه اتومبیلسازی تویوتا موتورز راهاندازی شد، درست متوجه شدید تا پیش از آن نام شرکت تویودا بود و این واژه در ژاپنی به معنی شالیزارهای حاصلخیز برنج بود که اصلا تناسبی با تولیدات این برند نداشت!
مثل این که نام فامیلی شما کوزهگر باشد و شما به شغل طلافروشی مشغول باشید
پس مدیران شرکت به درستی متوجه این عدم تناسب شده و تنها با کمی تغییر، نام دهانپرکن تویوتا را برای خود انتخاب کردند
TOYOTA
نامی که هم تجانس آوایی داشت و هم برای جهانیشدن بسیار مناسب بود.
در صورت علاقه به مبحث انتخاب نام برند حتما این مقاله را بخوانید
خلاصه این که اولین ماشین تولیدی این شرکت یک وانت 1.5 تن بود و جی1 نام گرفت
دوسال بعد تویوتا ماشینهای سواری مدل A2 را تولید کرد. هم وانت و هم اتومبیل سواری تویوتا برگرفته از طراحی خودروهای آمریکایی فورد و مدلهای مشابه بودند که با قیمتی ارزانتر ارائه میشدند
درست در همین زمان و بعد از جدیشدن تولیدات تویوتا و سفارش حدود 400 کامیونت برای دولت، امپراطور ژاپن جهت تقویت آنها اجازه واردات خودروهای آمریکایی به کشور را لغو کرد
اما دست سرنوشت برای آنها تقدیر دیگری رقم زده بود. تویوتا تا آمد سبد محصولاتش را گسترش دهد جنگ جهانی دوم آغاز شد و آنها ناچارا به تولید کامیونهای کوچک نظامی برای ارتش پرداختند.
و متاسفانه یک روز قبل از پایان جنگ، آمریکاییها کارخانه تویوتا را با خاک یکسان کردند!
بعد از جنگ هم، ژاپن تحت سیطره آمریکا، اجازه تولید ماشینهای سواری را نداشت و صرفا اجازه تولید کامیونتهای غیرنظامی را بدست آورد.
کمی بعد آمریکاییها که ماشینآلات بسیار زیادی را در ژاپن مستقر کرده بودند برای تعمیر و نگهداری اتومبیلهای خودشان نیز با تویوتا به همکاری و مشارکت پرداختند.
(انعطاف ژاپنیها برایم بسیار قابل احترام است، دقت کنید که یک کارخانه اتومبیلسازی وقتی میبیند که اجازه تولید ماشین ندارد حاضر میشود برای حفظ بقای خودش به تعمیرگاه بدل شود!)
اما تنها چندسال بعد تویوتا از تحریم خارج شد و اجازه تولیدات خودروهای سواری را نیز مجددا به دست آورد.
کمی بعد جنگ کره شروع شد و چون آمریکاییها به یک پایگاه در نزدیکی میدان جنگ نیاز داشتند تویوتا به دلیل موقعیت استراتژیکی که داشت سفارش 1000 کامیونت نظامی را از ارتش آمریکا گرفت.
این موضوع باعث شد شرکت تویوتا که به دلیل پرداخت نکردن اقساط ماشینها توسط رانندههای ژاپنی دچار مشکل شده بود دوباره جان بگیرد! به عبارتی جنگ کره برای هر کسی اگر بد بود برای تویوتا به منزله یک تخته پرش بود.
دقت کنید که تا اینسالها یعنی حدود 1330 شمسی؛ ژاپن هنوز به عنوان یک کشور بنجلفروش در عرصه صنعت شناخته میشد و تویوتا هم از این قاعده مستثنی نبود
اما مالکان این کارخانه خصوصی ماشین، یادگیرنده بودند و در همین اوضاع احوال پسر عموی خانواده، ایجی تویودا را برای آموزش به کارخانه فورد فرستادند.
این سفر بعد از دیدن کارخانههای مدرن آمریکایی، نحوه مدیریت آنها و تجربه تویوتا در تولید چرخهای خیاطی همهوهمه باعث شدند که تویوتا به تحولاتی اساسی دست یابد.
و این تورهای آموزشی باعث شدند که تویوتا، سیستم مدیریت کارخانه معروف خود یعنی TPS را پایهگذاری کند
TOYOTA PRODUCTION SYSTEM که چندین و چند کتاب بر این اساس تالیف شده و در بازارهای جهانی و ایران موجود است.
((شاید جالب باشدکه بدانید تنها سیسال بعد و در دهه 80 میلادی تویوتا توسط دولت آمریکا از واردات ماشین به آنجا تقریبا منع شد و آنها برای دورزدن تحریمهای وارداتی و دریافت معافیت مالیاتی ناچار شد خطهای تولیدی را در آنجا راهاندازی کند.
در این زمان بود که مدیران شرکتهای خودروساز آمریکایی، دیوانهوار به دنبال این بودند که روشهای مدیریت و تولید را از ژاپنیها یاد بگیرند! یعنی تنها درکمتر از سیسال ژاپنیها و علیالخصوص تویوتا به حدی پیشرفت کرده بود که از مربیان خود نیز به شدت جلو زده بود))
تویوتا در 1952 شروع کرد به استفاده از این آموزهها در اولین ماشین سواری متفاوت خود با نام کراون، که قرار بود برای اولین بار در تاریخ آن شرکت شاسی ماشین و بدنه را خودشان طراحی کرده و بسازند.
ضمنا این ماشین قرار نبود در خیابانهای اسفالت و تر و تمیز حرکت کند بلکه باید در جادههای گلآلود و سنگلاخ ژاپن آن زمان حرکت کند!
(شاید ما این روزها با شنیدن نام ژاپن، کشوری پیشرفته و رباتیک را به ذهن آوریم و اصلا تصوری از ژاپن فقیر و و ویرانه بعد از جنگ نداریم. ولی واقعا سالهای خیلی دوری نیستند زمانی که ژاپن در وضعیتی فلاکتبار به سر میبرده است!)
خلاصه اینکه تویوتا توانست با تولید کراون به بازار جهانی دست یابد و صادرات را آغاز کرد.
در همین زمان آنها مدلهای اولیه لندکروزر را تولید کردند. ماشینی شاسیبلند مخصوص سرزمینهای ناهموار. این ماشین همزمان به صورت کیتهای قابل مونتاژ به بسیاری از نقاط ناهموار دنیا مثل آمریکای جنوبی و استرالیا صادر شد.
جالب است بدانید که تویوتا لندکروزر که البته امروز به صورت یک برند تقریبا لوکس درآمده است باسابقهترین و طولانیترین خط تولید برند تویوتا است حدود 70 سال!
چندسالی گذشت و اقتصاد ژاپن رونق گرفت. با کمکهای اقتصاددان آمریکایی ادوارد دمینگ معروف، که اصول چهاردهگانهای را برای موفقیت تجاری تعریف کرده بود بسیاری از صنایع ژاپن در سطح و اندازه جهانی شدند و بالطبع وضعیت اقتصادی مردم ژاپن نیز بهبود یافت.
درباره ادوارد دمینگ هم همین بس که بدانید او در کشور خودش آمریکا که سرمست از پیروزی جنگ جهانی دوم بود هیچ طرفداری پیدا نکرد پس عازم ژاپن شد و تئورِهای اقتصادی خودش را آنجا پیادهسازی و اجرایی کرد.
در دهه 60 میلادی دولت ژاپن روی ساخت جادههای آسفالت تمرکز کرد و مردم ژاپن نیز توانایی خرید ماشینهای ارزانقیمت را به دست آورده بودند. تویوتا هم فرصت را مغتنم شمرده و به تولید اولین نسل از تویوتای کرولا پرداخت که پرفروشترین خودروی تاریخ نام گرفته است.
اما باید بدانیم که تویوتا با این که در ابتدا جهانی نبود و در دنیای خودرو محلی از اعراب نداشت اما یک شرکت هم معمولی نبود
در آنجا روح و فلسفهای متمایز جریان داشت و مدیران بزرگی طی سالهای سال آن را اداره کردهاند که هرکدام چیزهای ارزشمندی را نهتنها به تویوتا بلکه به جهان صنعت ارائه کردند
از جمله این دستاوردهای مدیریتی سیستم پنجچرایی تویوتا بود
تایچی اونو مدیر وقت تویوتا در دهه 50 میلادی به تمام مدیران، کارمندان وکارگرانش گفته بود به هرمشکلی که بر میخورید پنج بار چرا بگویید:
به طور مثال:
- چرا این خط نقاله از کار افتاد؟
زیرا به خازن برق آن زیادی فشار آمده بود
- چرا به خازن برق آن زیادی فشار آمده بود؟
زیرا کابلهای برق ورودی آن زیادی داغ کرده بودند
- چرا کابلهای برق ورودی زیادی داغ کرده بودند؟
چون تعداد زیادی کابل در کنار هم قرار گرفته بودند
- چرا تعداد زیادی کابل در کنار هم قرار گرفته بودند؟
چون وسیلهای برای جداسازی کابلها در دسترس نبوده است
- چرا وسیلهای برای جداسازی کابلها در دسترس نبوده است
چون این قطعه در صنایع الکترونیک ژاپن وجود نداشته است
راهکار نهایی:
پس ما برای خودمان آن را طراحی کرده و به یک تولیدکننده سفارش میدهیم تا در نهایت خط نقاله تولید ماشینهای تویوتا از کار نیفتند و ما بتوانیمم به موقع سفارشاتمان را به مشتریان تحویل دهیم!
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این سیستم میتوانید روی این کلمه کلیک نمایید
آنها ضمنا به اصل کایزن بسیار معتقد بوده و به آن معنا بخشیدند
کایزن در فرهنگ ژاپن یعنی پیشرفت و بهبود دائمی، ژاپنیها با توجه به فرهنگ و تمدن خود اصلا هیچ عجلهای برای موفقیت ندارند آنها ترجیح میدهند آهسته و پیوسته رشد کنند.
هرچند که معروفیت جهانی واژه کایزن نیز تا حد زیادی مدیون تویوتا و استراتژی بهبود دائمی آنهاست.
شاید این کلمه به نظر ساده بیاید. اما از شما خواهش میکنم یک لحظه به این موضوع فکر کنید:
تصور کنید هر روزی که سرکار میروید به دنبال بهبود در نحوه انجام کارها باشید چه کار اداری یا خدماتی انجام میدهید یا چه کار تولیدی! این یعنی این که نباید منتظر روز ماه سال یا تاریخ خاصی برای بهبود باشید! همیشه و همیشه و همیشه و همیشه در حال بهبود کار، بالابردن راندمان، رفعایرادها و بهینهسازی تمام فرآیندها باشیم.
حالا دوباره به واژه کایزن بیندیشیم، واقعا کدام از ما در کسبوکارهایمان فلسفه کایزن را اجرایی میکنیم؟
تویوتا اما مفهوم دیگری را نیز در دستورکار برند خود قرار داده بود و آن چیزی نبود جز جیدوکا و این یعنی
ترکیبی از توانمندیهای ماشین یا اتوماسیون با قدرت و شخصیسازی انسان
رهبران تویوتا معتقد بودند این دو در کنار هم لازم و ملزوم هستند و به بهبود مستمر منجر خواهند شد که البته درست هم بود، چه بسا که ماشینها کامل نیستند و انسانها هم توان انجام هرکاری را ندارند.
آنها با فلسفه جیدوکا توانستند بهبود عظیمی در روند تولید خود و سوددهی دائمی این برند با کیفیت به وجود اورند.
اما این تویوتا امروز موفق همانطور که پیش از این هم گفتیم همیشه سودده و خوشحال نبوده است!
آنها در جریان سونامی 2011 ژاپن حدود 150.000 ماشین و در بارانهای موسمی تایلند حدود 240.000 دستگاه خود را از دست دادند.
همچنین به دلیل یک نقص فنی در برخی مدلهای تویوتا که باعث تصادفاتی در آمریکا شد 1.2 میلیارد دلار در ایالات متحده جریمه شدند که میتواند هر شرکتی را به ورشکستگی بکشاند
اما تویوتا بحرانها را همچنان پشت سرگذاشته است و اکنون به عنوان بزرگترین و پرفروشترین برند خودروساز دنیا یکهتاز این عرصه است.
امید است خواندن این مقاله از مجله موفقیت برای شما دوست عزیز درسهایی هرچند کوچک اما مهم داشته باشد
ضمنا پیشنهاد میکنیم داستان برند آمازون را نیز بخوانید
احسان مهدینژاد نویسنده و مشاور در حوزه برند