داستان برند چوبانی سلطان ماست جهان
همیشه لازم نیست دیوار جدیدی بسازیم گاهی لازم است دیوارهای قدیمی را رنگآمیزی کنیم!
حمدی اولوکایا (متولد ۱۹۷۲ یا همان ۱۳۵۱) تاجر، فعال و بشردوست میلیاردر ترکیهای از قومیت کرد مستقر در ایالات متحده است.
اولوکایا مالک، بنیانگذار و مدیر اجرایی Chobani، برند شماره یک فروش ماست چکیده در ایالات متحده است.
او ابتدا تأسیسات تولیدی برند ماست خودش را در شمال نیویورک تأسیس کرد و از آن زمان به بعد در آمریکا، استرالیا، آمریکای جنوبی و آسیا گسترش داد.
طبق گزارش فوربس، دارایی خالص او در 2022 معادل 2.1 میلیارد دلار آمریکا است و به همین دلیل در لیست میلیاردهای ترکیهای نیز قرار دارد.
مجله وی، حاوی لیست ثروتمندترینهای ترکیه را به رایگان دانلود نمایید
موفقیت بزرگ او پس از راهاندازی مجدد یک کارخانه متروکه تولید ماست در سال 2005، در منطقهای قدیمی از ایالت نیویورک بود.
برند چوبانی ( به همان معنای چوپان در فارسی و ترکی) در کمتر از پنج سال به فروش سالانه بیش از یک میلیارد دلار دست یافت و تا سال 2011 به برند پیشرو ماستچکیده در ایالات متحده تبدیل شد.
موسسه معتبر ارنست اند یانگ در سال 2013، حمدی اولوکایا را به عنوان کارآفرین سال جهان معرفی کرد و مجله معتبر Inc. او را به عنوان یکی از مهمترین کارآفرینان دهه گذشته در سال 2019 معرفی کرد.
در جولای 2022، دبیر کل سازمان ملل، آنتونیو گوترس، اولوکایا را به عنوان یکی از حامیان اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد معرفی کرد.
پس میبینیم طرف ما صرفا یک آدم تجاری عادی نیست و شدیدا به دنبال دستیابی به اهداف مهمتری نیز بوده است.
ضمنا با این که دکترای دانشگاهی ندارد و حتی زبان انگلیسی را با لهجه صحبت میکند حدود ده دکترای افتخاری در حوزههای منابع انسانی، خلاقیت و کارآفرینی از دانشگاههای معتبر دنیا دریافت کرده است!
با هم بخوانیم داستان زندگی و موفقیت این کارآفرین ترکیهای را……….
دوران اولیه زندگی و تحصیلات
حمدی اولوکایا در روستای کوچکی در منطقه ایلیچ در استان کوهستانی ارزینجان در مرکز ترکیه، در یک خانواده دامدار متولد شد.
او شش خواهر و برادر داشت و خانوادهاش صاحب یک مزرعه گوسفند، بز و لبنیات در نزدیکی رودخانه فرات ترکیه بودند و در آنجا پنیر و ماست محلی درست میکردند.
این خانواده اغلب یک زندگی نیمه عشایری فصلی را برای گلهداری داشتند. حمدی از تاریخ تولد دقیق خود مطمئن نیست زیرا او در یکی از کوهپیماییهای خانواده به دنیا آمده است.
پدر حمدی نمیخواست که او دامدار باقی بماند پس او را بعد از تحصیلات دبیرستان، راهی پایتخت کرد.
حمدی پس از تحصیل در رشته علوم سیاسی در دانشگاه آنکارا، در سال 1994 به ایالات متحده نقل مکان کرد تا در دانشگاه آدلفی در لانگ آیلند نیویورک تحصیل کند.
پدر حمدی چندسال بعد طی سفری که به آمریکا داشت بعد از چشیدن طعمهای معمولی و نهچندان جذاب پنیرهای آمریکایی او را متقاعد کرد تا پنیر فتای خانواده را از ترکیه وارد کند.
هنگامی که پنیر وارداتی در همان بازار محلی کمی محبوبیت پیدا کرد، اولوکایای ۳۰ ساله یک کارگاه کوچک عمده فروشی پنیر فتا به نام فرات را در جانستون، نیویورک در سال 2002 افتتاح کرد.
این سرمایهگذاری هرچند در ظاهر موفقیتآمیز بود، اما حمدی جاهطلب را ارضاء نمیکرد! او چیزهای بیشتری میخواست و قصد داشت کارهای بزرگتری انجام دهد!
حالا از اینجای داستان موفقیت برند چوبانی را از زبان خود حمدی اولوکایا بشنوید:
سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) روزی به صورت کاملا اتفاقی آگهی فروش یک کارخانه قدیمی ماست را که در مغازهام بود به همراه مابقی کاغذهای اضافی به سطل آشغال انداختم اما ….
بیست دقیقه بعد آن را دوباره درآوردم، صاف و صوف کردم و این بار به آن نگاهی خریدارانه انداختم.
فردا آفتاب صبحگاهی تابیدن را آغاز کرد و من راهی جادههای بیرون شهر نیویورک شده بودم.
داشتم به سمت مزارعی که کارخانه متروکه در آن قرارداشت رانندگی میکردم، از جنگلها و تپهها میگذشتم و دوباره خاطرات کودکی برایم زنده شدند.
من دامدار بودم و در کودکی با گوش دادن به داستانهای چوپانها بزرگ شده بودم.
در دورانهای کوچ ما چیز زیادی همراه نداشتیم به جز وسایل اولیه زندگی، افراد ایلمان و داستانهای کوهستان!
کارخانه متروکه!
به کارخانه متروکه ۸۵ ساله در انتهای یک خیابان بن بست قدیمی رسیدم.
دیدم که حال ساختمان واقعا نذار است و شاید هم به همین دلیل بود که قیمتش توسط مالک یعنی شرکت بزرگ و غول مواد غذایی، کرافت kraft تا به این حد مفت اعلام شده بود.
تا جایی که میشد فکر کنی گویا یک صفر کم دارد!
به همین دلیل هم من تصور کردم که میتوانم به خرید آن فکر کنم هرچند که پول نقدی هم در بساط نداشتم.
در آن دوران من صرفا صاحب یک کارگاه کوچک پنیر فروشی بودم و باید اعتراف کنم آن شغل مرا خیلی ارضاء نمیکرد.
به هر حال وارد کارخانه شده و دیدم که ۵۵ انسان که همانا کارگران حالا بیکارشده کارخانه بودند داخل محوطه عاطل و باطل میگردند و گویا منتظر دستوراتی بابت تخلیه و تخریب کارخانه هستند.
با شخصی به نام ریچ، مدیر تولید کارخانه که از نسل سوم کارگران آنجا بود کمی صحبت کردم و دلم بیش از پیش به دلیل بسته شدن و بیکاری کارگران به درد آمد.
خلاصه به نیویورک برگشتم و سریعا به وکیلم ماریو زنگ زدم و گفتم میخواهم این کارخانه را بخرم نظرت چیست؟
ماریو گفت: دیوانهای؟
بزرگترین تولید کننده لبنیات و مواد غذایی آمریکا (کرافت) دارد از صنعت تولید ماست بیرون میآید!
تو میخواهی تازه ماست تولید کنی؟
گفتم درست میگی و گوشی را قطع کردم.
تمام شب با فکر آن کارخانه سر شد و فرد صبح اول وقت دوباره به ماریو زنگ زدم و گفتم من این کارخانه را میخواهم!
به من گفت: حمدی فرض کنیم که دیوانه شدی و میخواهی این کارخانه را بخری، بگو با کدام پول؟
تو حتی شش ماهه پول حق مشاوره من رو هم ندادی!
راست میگفت اما من گفتم این کارخانه را میخواهم، لطفا راهش را پیدا کن!
به هر حال با کمک ماریو توانستیم با اخذ مجوزهای لازم و گرفتن دو وام مختلف، یکی از اداره امور تجارت کوچک و دیگری کمکهای مالی تشویقی برای کسبوکارهای محلی، کارخانه را حدود پنجماه بعد بخریم.
به محض خرید کارخانه از ۵۵ نفر کارگر و کارمند سابق آنجا چهار نفر را استخدام کردم، یکی از آنها همان آقای ریچ مدیر تولید قبلی بود. ما سریعا پس از استخدام یک جلسه گذاشتیم.
در جلسه ریچ پرسید که خب حمدی برنامهات چیه؟
گفتم: اول، رنگ میخریم!
با تعجب و کمی ناراحتی گفت: خب بعدش؟
دوم، دیوارها را سفید میکنیم!
و ریچ این بار واقعا کلافه شده بود اما باید بگویم واقعا در آن لحظات برنامه جامعتری نداشتم، من فقط میخواستم آن کارخانه را بخرم و احتمالا یک جور ماست ترکیهای در آن تولید کنم.
ناگفته نماند هیچکدام از کارمندان و البته خودم باورمان نمیشد که در کمتر از دو سال بعد ماستی را به آمریکاییها بدهیم که تا قبل از آن نه دیده بودند و نه چشیده بودند!
ابتدا نام شرکت را آگرو فارما گذاشتم اما چندماه بعد اسم برند چوبانی را برگرفته از واژه چوبان ترکیهای انتخاب کردم.
اسمی که واقعا شایسته و بایسته یک محصول لبنی بود هرچند که نزد آمریکاییان معنای خاصی نداشت اما به حد کافی متمایز بود.
چندماه بعد همه ۵۱ نفر باقیمانده از آن ۵۵ نفر را دوباره استخدام کردیم، سپس۱۰۰ نفر دیگر و دوباره ۱۰۰ نفر دیگر و بعد ۱۰۰۰ نفر تا بالاخره رسیدیم به ۲۰۰۰ نفر!
یکی از اقداماتی که در آن دوران انجام شد آوردن یک استاد ماست چکیده با نام مصطفی دوعان از ترکیه بود.
دوعان به مدت دوسال در کارخانه برای تولید محصول باقی ماند.
ضمنا ما به دستگاهی خاص برای تولید ماست چکیده در مقدار زیاد نیاز داشتیم که در آمریکا وجود نداشت و اگر میخواستیم از جای دیگر دنیا تهیه کنیم به حداقل یک میلیون دلار احتیاج داشتیم!
ما این پول را نداشتیم و با خلاقیتی که به خرج دادیم یک دستگاه دستدوم ۵۰.۰۰۰ دلاری را در آمریکا خریده و با ایجاد تغییرات لازمه ماست خود را تولید کردیم.
پنج سال بعد برند شماره یک ماست معروف به یونانی (همان ماست چکیده خودمان) در آمریکا بودیم.
ماستی که در آمریکا تنها یک درصد سهم بازار داشت را به حدود بیست درصد رساندیم!
من و کارمندان جدیدم واقعا در هنگام رنگآمیزی دیوارها بود که یکدیگر را شناختیم و باور کردیم.
پنج سال اول را شبانهروزی و تمام روزهای سال را کار کردیم تا کارخانه را تعمیر کرده و بازسازی کنیم و البته تولیدات هم بعد از پایان سال دوم جریان داشتند.
سال ۲۰۱۶ چوبانی ۱۰درصد سهامش را که چندصد میلیون دلار بود با تمام کارکنانش بر اساس سابقه آنها تقسیم کرد تا جایی که برخی از آنها به دلار میلیونر شدند!
دستورالعمل ضد مدیرعامل
Anti CEO Handbook
حمدی اولوکایای ترکیهای میگوید: راهبرد کنونی مدیرعاملان تجارت در جهان شکست خورده است!
این که پشت میزهای شرکت در دفاتر شیک و پیک خودمان بنشینیم دیگر جواب نمیدهد!
ما نمیتوانیم و نباید صرفا از روی دفاتر حسابرسی برای محصولات و آدمها تصمیماتی بگیریم.
بدتر این که حقوقهای نجومی برای خودمان تصویب کنیم و در عین حال کارگرانمان را در فقر و تنگدستی نگه داریم و این روش بسیار ناکارآمد است.
ما اکنون درست مثل ضد قهرمانهای فیلمهای هالیوودی در تجارت به ضدمدیرعاملها احتیاج داریم!
ما به رهبران شرافتمند کسبوکار نیاز داریم. تجارت موفق امروزی باید مراقب کارمندانش باشد.
آیداهو
او سپس در سال ۲۰۱۲ به ایالت نهچندان پیشرفته غربی آیداهو در آمریکا رفت.
در منطقه توئین فالز، دومین کارخانهاش را که اکنون یکی از بزرگترین کارخانههای ماست جهان است را با سرمایهگذاری ۴۵۰ میلیون دلار در آنجا تاسیس کرده.
نتیجتا میزان درصد بیکاری را در آن منطقه از حدود ۷ به ۲ درصد کاهش داد!
حمدی میگوید، وقتی در حال استخدام نیروهای کار محلی بودم خیلیها به من میگفتند که اینها آموزش ندیده و خام هستند!
ما هم در پاسخ به این چالش با یک کالج محلی قرارداد بستیم تا همزمان با ساختن کارخانه، نیروهای جدید را با تخصصهای لازمه آموزش دهند و همین اتفاق نیز رقم خورد.
از آن طرف اکنون حدود ۳۰درصد از کارکنان برند چوبانی، مهاجران و پناهندگان هستند.
روزی که من تصمیم گرفتم این افراد که عمدتا از آفریقا، آسیا یا آمریکای جنوبی آمده بودند را استخدام کنم مشاوران به من گفتند که اینها انگلیسی بلد نیستند!
گفتم خب من هم انگلیسی بلد نبودم و الان هم خیلی بلد نیستم! نهایتا برایشان مترجم میگیریم.
گفتند آدرسشان دور است ماشین ندارند، گفتم برایشان سرویس بگذارید.
فلسفه برند چوبانی و حمدی اولوکایا
در رویکرد جدید مدیریتی که من به آن معتقد هستم اولویتهای اصلی شما باید مشتریان و کارمندان باشند و نه پول و سهامداران!
به نظر من در تجارتهای نوین و موفق آینده، اولویت نباید ساخت پول باشد بلکه باید ساخت یک زندگی بهتر برای همگان باشد.
ضمنا همیشه لازم نیست دیوار جدید بسازیم، شاید بیشتر لازم باشد که دیوارهای قدیمی را رنگ کنیم و البته انتخاب رنگ همیشه با شماست!
چند استراتژی کسب وکار چوبانی…
- یکی از تمایزهای برند این بود که اولوکایا ماست چوبانی را بدون مواد نگهدارنده درست کرد!
- از آنجایی که قادر به پرداخت هزینه تبلیغات نبود، زمان و پول خود را روی بستهبندی و پکیجینگ خاص محصول سرمایهگذاری کرد.
- او از یک شکل جدید متمایز به سبک کاسه برای متمایز کردن برند استفاده کرد.
- او بهجای پرداخت هزینهای به فروشگاهها برای اختصاص قفسه به برند، که شرکت تازهکار او توانایی پرداخت آن را نداشت، به فروشگاهها به جای پول نقد برای اجازه نمایش کالاهایش، ماست پرداخت میکرد.
- او همچنین سمپلینگ ماست را در فروشگاه اجرا کرد تا مشتریان بتوانند محصول را بچشند و بلافاصله آن را خریداری کنند که در آن زمان کار جدیدی محسوب میشد.
- پس از این که متوجه شد مشتریانی برای گفتن اینکه چوبانی را دوست دارم با شرکت تماس میگیرند از تیم کوچکش خواست تا با وبلاگ نویسان فیس بوک و توییتر تماس بگیرند و ارتباط مستمر و مستقیم با مصرف کنندگان داشته باشند.
- و این موارد را در رسانههای اجتماعی وایرال کنند چون پول تبلیغات عمده را نداشت!
ما در مجله کسب وکار وی داستان این برند را به همراه دهها داستان جذاب دیگر آوردهایم.
برای دانلود رایگان روی همین لینک یا عکس مجله کلیک نمایید.
گسترش برند
پس از این که برندهای فروشگاهی BJ و Costco شروع به ارائه چوبانی در سال 2009 کردند، این شرکت فروش خود را تا سال 2013 هر سال دو برابر کرد.
تا سال 2017، چوبانی در ایالات متحده به سهم بازار ماست چکیده به رقم بیش از 50 درصد رسید.
چوبانی در سال 2011 در سطح بین المللی به استرالیا گسترش یافت، در سال 2016 به مکزیک و تا سال 2021 به چین، مالزی و تایلند نیز صادر شد.
بشردوستی
در سال 2014 اولوکایا متعهد شد که 2 میلیون دلار به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل اهدا کند.
او همچنین به بسیاری از مؤسسات خیریه مسلمان و کردهای مرتبط با عراق و سوریه کمک مالی کرده است و راههای بشردوستانه را برای کمک به پناهندگان در سراسر جهان کشف کرده است.
او همچنین در The Giving Pledge، یک ابتکار بشردوستانه که توسط وارن بافت و بیل گیتس تاسیس شده است ثبت نام کرد.
در جولای 2017، اولوکایا ابتکار حمدی اولوکایا (HUG) را برای آموزش کارآفرینان ترکیهای که استارت آپهای موجود را اداره میکنند.
یا برای شروع یک سرمایه گذاری جدید برنامه ریزی میکنند، راه اندازی کرد HUG بودجه ای 5 میلیون دلاری در طول پنج سال دارد.
همین اواخر و در سال 2023، اولوکایا متعهد شد که 2 میلیون دلار به کمکهای امدادی برای زلزله 2023 ترکیه-سوریه کمک کند.
ضمنا پیشنهاد میکنیم حتما ویدیوی سخنرانی اولوکایا در تد تاک را ببینید (کلیک کنید)
نفوذ و مشاوره
اولوکایا هم به دلیل مهارتهای کارآفرینی و هم تعهدش به تهیه غذاهای مقرون به صرفه و مغذی تنها با استفاده از مواد طبیعی مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر دریافت جوایز برای کارآفرینی، در آوریل 2014 توسط باراک اوباما به عنوان عضو افتتاحیه ابتکار سفیران ریاست جمهوری درآمد.
اولوکایا عضو هیئت مشورتی منطقهای ایالتی بانک فدرال رزرو نیویورک نیز بود.
او از زمان تأسیس چوبانی، 10 درصد از سود خالص شرکت خود را به امور خیریه اختصاص داده است.
بررسی مسیر زندگی این شخص برای ما بسیار آموزنده و انگیزاننده بود، امید است مطالعه مسیر موفقیت و طرز فکر و عمل حمدی اولوکایای ترکیهای برای شما نیز درسهایی ارزشمند داشته باشد.
- گروه مشاوره و کسب وکار وی (کسب موفقیت ایرانیان در ترکیه)
- ما در این گروه به مشاوره راهاندازی و برندینگ کسبوکارهای ایرانیان در ترکیه میپردازیم
- ضمنا اگر در خصوص نقل و انتقالات مالی، ثبت شرکت یا انواع خدمات دیگر لازم برای ایرانیان در ترکیه نیاز به مشاوره دارید میتوانید با شمارههای همکاران ما تماس بگیرید
۰۰۹۰۲۳۲۲۷۸۰۳۰۳ خط ثابت
۰۰۹۰۵۵۲۱۵۵۶۹۶۰ واتساپ
اینستاگرام احسان مهدینژاد مدیر مجموعه و مدیرمسئول مجله وی کلیک کنید
مطالعه مقاله گامهای راهاندازی کسب وکار در ترکیه را بخوانید
با سلام داستان این مرد سخت کوش و این کارآفرین نمونه من رو دوباره ترغیب به رفتن به سرزمین ﴿ آرزوها و فرصت ها ) آمریکا کرد من سه سال میشه محصولات زیادی رو بدون نگه دارنده تولید و به بازار عرضه میکنم خیلی سعی کردم در ایران وام بگیرم و کسب و کارم رو توسعه بدم چون حداقل بیست محصول رو تولید میکنیم ولی متاسفانه راه پیشرفت بسته ست.
انشالله که بتونین برین. ولی به نظرم اجرای ایده خودتون رو منحصر به مهاجرت به آمریکا نکنین چون ممکنه به این راحتیها نباشه و حیفه از مسیر موفقیتتون عقب بیفتین
بسیار اموزنده و در عین حال هوشمندانه ، افرین به این شخص بزرگ واقعا جامعه به این اشخاص هوشمند و کارافرین وخیر. نیاز داره
خیلی خوشحالیم که از مقاله خوشتون اومده.
مطالعه زندگی کارافرینان معمولا درسهای زیادی میتونه برای ما داشته باشه
هرچند که نباید فراموش کنیم معمولا زمان و مکان و حتی وضعیت کشور و خانواده افراد هم میتونه خیلی موثر باشه
اگه به این سبک محتواها علاقه دارید هم میتونین مجله وی رو به صورت رایگان دانلود کنین و هم در کانال اینستاگرام و یوتیوب ما عضو بشین
دانلود رایگان مجله وی
https://vigroop.com/category/vimag/
اینستاگرام ما
https://www.instagram.com/ehsan.mehdi.nezhad
کانال یوتیوب ما
https://www.youtube.com/@ehsanmehdinezhad