آموزش برندسازی احساس و منطق

آموزش برندسازی احساس و منطق

در باور بسیاری از مردم احساسات نقطه مقابل منطق است!

اما جالب است که برخی از متفکران، احساسات را نیز نوعی تفکر دانسته‌اند و برخی دیگر تاثیر هورمون‌ها! به هرحال آنچه که مسلم است، نقش بسیار پررنگ چیزی است که ما احساسات می‌نامیمش.

در این مقاله کوتاه می‌خواهیم به نقش منطق و احساسات در برندینگ بپردازم و بررسی کنیم که احساسات در برندینگ مهم است یا منطق؟

—***—

باید بدانیم که منطق و احساسات در برندینگ به یک اندازه مهم هستند. امروزه با این که از نظر عملی ثابت شده است که احساسات نقش بسیار پررنگی در تجارت دارند، اما همچنان بسیاری از کسب و کارها آنها را نادیده گرفته می‌گیرند.اما یک مشکل دیگر هم وجود دارد و آن توجه برخی افراد فعال در حیطه بازاریابی و تبلیغات به احساسات صرف و بدون منطق است.

 احساسات ما به منطق ما گره خورده است!

مشکل تبلیغات احساسی صرف، در این است که هیچ دلیل منطقی‌ای برای خرید به مشتریان نمی‌دهند و فقط به جنبه‌های احساسی می‌پردازند.

جالب این که در برخی از موارد، این‌گونه پیام‌های تبلیغاتی جوایزی را هم به خود اختصاص می‌دهند. اما احتمالا هیچ‌‌گاه این آگهی‌ها از نظر میزان فروش به مشتری، بررسی دقیق نشده‌اند.

به عبارتی باید بگوییم: عامل موثر و پایداری به عنوان احساسات صرف وجود ندارد. احساسات صرف، فقط در کودکان با سن پایین و افراد سالمندی که توانایی‌های عادی خود را از دست داده‌اند وجود دارد، یا افرادی که بر اثر ضربه، بخشی از بافت مغز خود را از دست داده‌اند.

یک تبلیغ احساسی، یک شعار تجاری احساسی، یک نام برند احساسی و خلاصه هر چیز احساسی باید حتما یک دلیل منطقی هم به شما بدهد.

در غیر این صورت، حتی اگر با تبلیغات احساسی صرف موفق به فروش کالا یا خدماتی به مشتری بشوید، زمانی که اثر شوک احساسی فروکش کند، مشتری از خرید خود پشیمان می‌شود.

یک مثال می‌زنیم تا موضوع کمی بیشتر روشن شود.

ارزش یک اتومبیل مازراتی پلاک‌شده آن در ایران حدود ؟؟؟ میلیارد تومان است! حال تصور کنید که شما در یک قرعه‌کشی برنده شده‌اید و جایزه شما یک اتومبیل مازراتی بوده است. بسیار از این موضوع خوشحال هستید و در پوست خود نمی‌گنجید.اما زمانی که ماشین را برای تحویل نزد شما می‌آوردند متوجه می‌شوید که پلاک ایران نشده و با پلاک موقت به شما تحویل می‌شود!

اگر مبحث قیمت و قابلیت فروش و مالکیت این ماشین را به کناری بگذاریم، به این سوال پاسخ بدهید:

آیا زمانی که سوار بر این ماشین در خیابان هستید، حس‌تان با زمانی که این ماشین پلاک ایران شده باشد یکی است یا خیر؟

توجه فرمایید ماشین همان است، کیفیت همان است و همه چیز همان ماشین رویایی شماست! اما فقط پلاک ماشین رسمی نیست. آیا حس شخصی شما از رانندگی با این ماشین تفاوت دارد؟ چرا؟

احتمالا پاسخ بلی است. یعنی پلاک شدن یا نشدن ماشین روی حس شما اثر می‌گذارد چون ما احساساتمان با منطق‌مان گره خورده است!

می‌دانیم که ارزش واقعی  این ماشین در ایران به پلاک ایران‌اش است. همینطور دیگرانی هم که ما را می‌بینند، به محضی که متوجه پلاک ماشین ما شوند، سریعا خواهند گفت: این که پلاک نشده!

پلاک ایران هیچ چیزی به ارزش‌های فنی و کیفی این ماشین افزوده نمی‌کند، اما می‌تواند به شدت روی احساس خوب یا بد ما تاثیر بگذارد.

در برندینگ به این قسمت رفلکشن یا انعکاس برند هم می‌گوییم، تقریبا تمامی مصرف‌کنندگان برندها تا حدودی برایشان مهم است که دیگران درباره آن‌ها در زمان استفاده از یک برند خاص چه نظری دارند.

شاید بگویید که این مثال خیلی مرتبط به موضوع نیست. اما به شما می‌گوییم که دام احساست صرف هم دقیقا همین‌جوری است.

دقیقا مثل همین مازراتی که وقتی اول می‌بینید برای‌تان بسیار لذت بخش است، اما وقتی متوجه پلاک موقت آن می‌شوید، احساسات‌تان به شدت افت می‌کند.یک شعار تجاری تمام احساسی، درست مثل یک مازراتی پلاک موقت است!

احساسات منطقی در برندینگ

در پاسخ به این سوال که احساسات در برندینگ، بازاریابی و تبلیغات مهم‌تر است یا منطق باید گفت:

آگهی‌هابی کاربردی هستند که در کنار تحریک احساسات، حتما روی منطق هم کار کنند یعنی زمانی که احساسات مشتری تحریک شده است حتما یک دلیل منطقی هم به او برای خرید می‌دهند. یعنی به درستی به دنبال احساسات منطقی هستند.

 —***—

در پایان پیشنهاد می‌کنیم که حتما در سیاست‌های انتخاب نام برند خود، تبلیغات و شعارهای تجاری خود همیشه و همیشه نقش منطق را در کنار احساسات جدی بگیرید!

آموزش انتخاب اسم برند 

امیدواریم این مقاله کوتاه توانسته باشد، تا حدودی مبحث احساسات و منطق در برندینگ و بازاریابی را برای شما روشن کرده باشد.

درباره هزارمدیر و احسان مهدی‌نزاد بیشتر بدانید (کلیک کنید)