برند شخصی قدرتمندی به نام عادل فردوسی پور
سالهای سال است که درباره برندها مینویسم، اغلب برندهای شرکتی، محصولات و خدمات.
اما در این مقاله قصد دارم درباره یک برند شخصی بنویسم و احساسم این است که این کاری خیلی سخت است خصوصا اگر این برند ایرانی باشد!
چرا که برندهای شرکتی و سازمانی، بالاو پایینهای کمتری دارند و بیشتر قابل پیشبینی هستند اما ما انسان هستیم و هر روز و هر لحظه درگیر احساسات و رفتارهای متناقض و متنوع. یکی از دلایلی هم که در خیلی از کشورهای دنیا از جمله ایران تنها بعد از فوت بزرگان است که خیابانها یا اماکن را به نام آنها مزین میکنند همین است:
ترس مقامات شهری و کشوری از شکست و سقوط و بدنامی این برندهای شخصی در طول زندگیشان!
لیکن یک برند شخصی پس از فوت دیگر خطری ندارند.
تجربه نشان داده معروفترین آدمهای دنیا هم گاهی تشتشان از پشتبام فرو میافتد!
از تایگروودز گلفباز گرفته تا انواع و اقسام سیاستمدارانی در حد رئیس جمهور آمریکا بیل کلینتون. از ورزشکاران و هنرمندان وطنی که روزگاری در بالاترین جایگاههای شهرت و معروفیت قرار داشتند تا سیاسیونی که روزگاری خللناپذیر تصور میشدند!
گاهی سالهای سال طول کشیده است تا این افراد یا برندهای شخصی دوباره بتوانند سربلند کنند و در بسیاری از موارد هم هرگز نتوانستهاند و همین کار نوشتن درباره برندهای شخصی علیالخصوص از نوع وطنی را هرچه سختتر میکند.
اما خب، عادل فردوسیپور است دیگر و امیدوارم که بتواند همچنان تا سالهای سال این معروفیت و مقبولیت عمومی نزد ایرانیان را حفظ کند.
حال من این وظیفه را بر عهده گرفتهام تا در این مقاله قلمی در حوزه برند شخصی او بزنم .
چه بسا شاید درسی باشد برای دوستانی که علاقه و اشتیاق دارند تا بتوانند برند شخصی خودشان را با الگوبرداری از برند شخصی عادلخان فردوسیپور پایهگذاری کنند.
برند شخصی
عادل فردوسیپور
همانطور که میدانید این روزها تنور برندسازی شخصی بسیار داغتر از قبل شده است و بسیار کسانی هستند که در این باره سخن میگویند. متاسفانه داستان برندشخصی در بسیاری موارد شباهت پیدا کرده است با داستان فیل معروف مولانا که شبانگاهی به روستایی آورده شد
افرادی که در تاریکی شب به دیدار آن فیل رفتند هرکدام از ظن خود فیل را با تعاریفی تکبعدی و غلط توصیف کردند، درست مثل بخشی از تعاریف برند شخصی در این دوران!
- یکی میگوید برند شخصی یعنی شهرت
- دیگری میگوید یعنی فالوئر داشتن میلیونی در شبکههای مجازی
- آن یکی پوشش و فن بیان را برند شخصی مینامد و شاید بعضی کاریزما و …..
در نتیجه ما برای این که دچار خطای فیل مولانا در برندسازی شخصی نشویم تصمیم گرفتیم یکی از چندین مدل مطرح و کاربردی موجود را به کار ببریم
ما مدل ۷ سی در پرسونال برندینگ را برای تحلیل برند شخصی عادل خان فردوسیپور به کار بردهایم. امید است این مقاله برای شما خواننده محترم وبسایت هزارمدیر مورد استفاده باشد.
تحلیل برندشخصی عادل فردوسیپور بر اساس مدل
7C’s
این مدل برندسازی شخصی، ۷سنجه را برای ساخت و تحلیل یک برند شخصی در نظر گرفته است
که در ابتدا به عناوین آنها اشارهای میکنیم
- Competent
- Clear
- Consistent
- Constant
- Current
- Compelling
- Connected
- لیاقت و شایستگی
- شفاف و صریح
- استواری
- ماندگاری
- بهروز بودن
- مجابکننده
- مرتبط
در ادامه یک به یک این موارد را بررسی خواهیم کرد
لیاقت و شایستگی Competent
شاید بتوان اولین و چه بسا ریشهایترین عامل ساخت یک برند شخصی را مزیت و برتری ما در یک حوزه تخصصی دانست. این لیاقت، تخصص و شایستگی در مورد عادل فردوسیپور قطعا حوزه گزارشگری فوتبال است.
سالها پیش مالکولم گلدول در کتاب outliers نوشت که برای موفقیت و کسب جایگاه جهانی بایستی حداقل10.000ساعت در یک زمینه متمرکز بوده و کار تخصصی کرده باشید.
عادل فردوسیپور از سال۱۳۷۲ در ابرار ورزشی به عنوان مترجم اخبار ورزشی و فوتبال شروع به کار کرد
به گفتههای خودش حداقل روزی 10 ساعت در تمام روزهای هفته روی گزارش ورزشی فوتبال متمرکز بوده است
او در سالهای ۱۳۷۵.۱۳۷۶ یعنی حدود سه سال بعد از مشخص شدن تخصصاش تقریبا به این عدد رسیده است یعنی هر سال حدود ۳۵۰۰ ساعت و سه سال ۱۰۵۰۰ ساعت حالا با کمی بالا و پایین!
و واقعا هم همینطور است چون برندی به نام عادل فردوسیپور اولین بار در سال ۱۳۷۵معادل ۱۹۹۶ میلادی توانست در جام ملتهای آسیا تعدادی گزارش فوتبالی ۵ و ۱۰دقیقهای داشته باشد.
حدود دو سال بعد و در سال ۱۹۹۸ معادل ۱۳۷۷ شمسی بود که توانست با گزارش کامل مسابقات جام جهانی نام خودش را سر زبانها بیندازد یعنی زمانی که شاید بیش از ۱۵۰۰۰هزارساعت را به تخصص گزارشگری فوتبال پرداخته بود.
نتیجه این که اگر قرار است یک برند شخصی قدرتمند بسازیم و آن را حفظ کنیم به داشتن تخصصی در حد اعلاء نیازمندیم
و شاید بهترین معیارش فعلا همان ۱۰.۰۰۰ساعت کار تخصصی در یک حوزهی خاص باشد.
دوم این که متوجه میشویم ساختن برندشخصی شاید از ابتدا جذابیت زیادی نداشته باشد
چون احتمالا به هرکسی بگوییم باید ۱۰.۰۰۰ساعت کار کنی تا شاید یک برند شخصی داشته باشی احتمالا بسیاری از گردونه رقابت خارج میشوند، خصوصا در زمینهای مثل گزارش ورزشی یا دهها تخصصی که عملا نمونههای موفق زیادی مشابه آنها وجود ندارد،
برخلاف رشتههایی مثل پزشکی، وکالت یا برخی رشتههای مهندسی که افراد، الگوهای بهظاهر موفق زیادی دارند حداقل از لحاظ مالی و اعتبار اجتماعی.
در این جا یک نکته دیگر کاملا بارز و مشخص است و آن این که تسلط عادل فردوسیپور روی زبان انگلیسی در حوزهی گزارشگری فوتبال کمک بسیار شایانی به منحصربهفرد بودن او کرده است.
شفافیت و صراحت Clear
این سنجه را میتواند حداقل به دو صورت ترجمه کرد
اولین ترجمه در مورد تخصص شماست که باید شفاف، تیز و مشخص و صریح باشد.
برترین و حرفهایترین گزارشگر فوتبال ایران
کسی که برای اولین بار در این حوزه به زبان انگلیسی تسلط کامل دارد و اسامی بازیکنان و تیمهای خارجی را به درستی تلفظ میکند
او تمام اخبار و حواشی و روابط بازیکنان، مربیان، داوران و دستاندرکاران فوتبال ایران و جهان را شکافته و بیان میکند و و اینها همه و همه شفافیتی خاص و انحصاری را برای برند شخصی عادل رقم زدند.
اینها مواردی بودند که یک مزیت رقابتی و غیرقابل جایگزین به او دادند.
اما دومین ترجمه، صراحت و شفافیت عملکردی و بیانی شخص عادل در برند شخصی او بود.
بارها و بارها شنیدهایم از خود او در مصاحبههایش و دیگرانی در رسانههای مختلف که این صراحت و شفافیت کلامی عادلفردوسیپور بوده است که او در بین غالب مردم معروف و محبوب شده است.
او همواره تا حد بسیار زیادی جانب حق و حقیقت را گرفته است هرچند که خودش اذعان دارد بارهای زیادی هم پیش آمده که اشتباه کرده است اما آنقدری شجاعت داشته که بیاید و عذرخواهی کند. اما از آن طرف میدانیم که همین صراحت و شفافیت و به اصطلاح رکبودن باعث ناراحتی بسیار و هجمههای زیادی، هم ازطرف جامعه ورزشی و هم از طرف سیاسیون و دولتیها شده است.
سر آخر هم دیدیم که برنامهی ۲۰ساله او به دلیل اختلافاتی از همین دست به پایان رسانده شد، کما این که به نظر من و شاید اغلب مردمان ایرانزمین آن که ضرر کرد هرگز خود عادل نبود!
استواری Consistent
روی یک حرف، روش یا عقیده ایستادن برای سالهای طولانی.
گاندی، ماندلا، فیدل کاسترو، وارن بافت، امیرکبیر، ستارخان و باقرخان و …. ابتدا شما را جدی نمیگیرند و به شما میخندند، بعد به شما حمله میکنند و سپس شما را میپذیرند، و البته حملهها تمامی نخواهد داشت!
دقت کنیم که البته در این قسمت یعنی ایستادن روی عقیده، کم افرادی را نداشتهایم که تبدیل به برندهای جهانی منفور و منفی شدند مثل هیتلر یا استالین
پس موضوع مورد نظر ما ایستادگی و ثبات روی موضوعی به نسبت مثبت و غیرآسیبزننده به مردمان و بشریت است.
اگر قرار است یک برند قدرتمند بسازیم نمیتوانیم برای همگان همهچیز باشیم!
عادل فردوسیپور حدود۲۰ سال مداوم، برنامه نود را یک روند اجرا کرده است، برنامهای زنده، چالشی و با ثبات که خودش در ایران کمنظیر است و بعد از آن طی دوسال گذشته نیز همچنان روی گزارشگری فوتبال متمرکز بوده هرچند دیگر برنامهای به نام نود وجود ندارد.
ثبات روی یک موضوع، حتی پوشش، لحن کلام و بیان نیز میتواند در این قسمت بگنجد.
اینجا المانهای هویتی خاص نیز برای ما کار میکند.
اگر عادل فردوسیپور را با سنجههای متداول سخنرانی و فن بیان بسنجیم او به شدت بد صحبت میکند، تپقهای بین کلامی دارد، اِ اِ فراوان دارد و صدای گیرایی هم ندارد
اما ثبات، تخصص و تمرکز او طی سالهای سال باعث شده اینها نهتنها به چشم نیایند بلکه حتی به عنوان امضای شخصی و جذاب او شناخته شوند. سالهاست افراد زیادی در ایران ادای سخنگفتن و سبک گزارشگری او را تقلید میکنند.
مدل موهای فرفری و اصلاح سر و صورت تقریبا یکنواخت عادل فردوسیپور طی بیش از ۲۰ سال گذشته نیز میتواند بخشی از ثبات او باشد
پایبندماندن کلا کار راحتی نیست!
به عبارتی روی ژن ما انسانها چیزی وجود دارد به نام عدم تعهد. ما انسانها تنوعطلب هستیم و برایمان سخت است که سالهای سال یک جور لباس بپوشیم یا موها و ریشهایمان را یک جور اصلاح کنیم.
اگر بخواهم به المانهای بصری برندهای شخصی اشاره کنم، مدل موی خاص و ژولیده انیشتین، کتو شلوار سفید آقای کلنل ساندرز مالک کیافسی، لباس اسپرت و شلوار جین و کفش کتانی استیوجابز طی حدود ۱۵ سال، موهای آقای ترامپ!، ریش خواننده معروف ستار و …… همه و همه نشانی از ثبات هستند.
البته باید دقت کنیم گول اسارت در این المانها را نخوریم چون این عوامل فقط بخش ظاهری برند ما را شکل میدهند.
در این بخش هم البته افرادی منفور داشتیم مثل هیتلر با مدل سیبیل خاص، لحن بیان متفاوت و استفاده از نماد سلام دادن با دست خودش که از آنها برای معروفیت هرچه بیشتر خودش بهره فراوانی برده بود.
ماندگار Constant
ما در این قسمت باید بتوانیم یک سهم ذهنی خللناپذیر و ماندگار در مغز مشتریان و بازار هدف را به خودمان اختصاص دهیم.
مرسدس بنز دهها سال است که جایگاه ذهنی موفقیت و ثروت را در ذهن مشتریان به خود اختصاص داده است در کنار محصولاتی با کیفیت بسیار بالا و مهندسیساز و تجملاتی!
اپل یعنی نوآور، مدرن، امن و خاص که نشانی از اعتبار را برای صاحبش به ارمغان میآورد.
ما به این راحتیها اجازه تغییر جایگاه، تحت یک برند یکسان را نداریم. اما در مورد برندشخصی عادل فردوسیپور20 سال تمرکز روی برنامه نود و فوتبال این ماندگاری را رقم زده است. عادل ته فوتبال رو درآورده است
همه زیر و بمهای فوتبال ایران و خارج از ایران را میشناسد و به قول خودش یک آدم دیوانه (از نوع عاشق و مثبت) در این زمینه است!
بهروز Current
این یک شاخصهی بسیار مهم است، دمیدن انرژی به برند!
غول تجارت الکترونیک دنیا آمازون هر روزه در حال نوآوری و به کار بستن ایدههای ناب است.
دیجی کالا در ایران سعی میکند هرروز به خدمات خودش بیفزاید.
عادل فردوسیپور نیز از این قاعده مستثنی نیست. او میگوید من هر سال ساختار برنامه نود را به روزرسانی میکردم و همواره با کمک یک تیم متخصص در کنار خودم سعی داشتم چیزهای جدیدی به مخاطب ایرانی ارائه دهم.
من همواره برنامههای درجه یک فوتبالی دنیا را رصد میکردم و بهترینها را برای برای برنامه نود اقتباس میکردم.
ما نباید در گذشته گیر کنیم و این هیچ تضادی با اصالت و ثبات ندارد.
عادل در جایی میگوید: اخبار، اطلاعات و حواشیای که سالهای پیش جذاب بودند،
امروزه به دلیل فراگیری اینترنت و در دسترس بودن انواع موتورهای جستجو دیگر ارزش خاصی ندارند چون همگان به آن دسترسی دارند.
پس این طراحی و چیدمان خاص برنامه و ایدههای ناب جدید است که او را همواره به روز نگه داشته است.
در سال ۱۳۹۷ عادل فردوسیپور طی مصاحبهای با مهران مدیری گفت:
روزی که احساس کنم مخاطب برنامه نود کانال رو عوض میکنه من این برنامه رو تعطیل میکنم!
مجابکننده Compelling
باید بتوانیم برای مخاطبان خود جذاب باشیم و این جذابیت را حفظ کنیم تا او مجاب شود که پولش و زمانش را برای ما بپردازد.
بخشی از این مجابشدن از تخصص نشات میگیرد و بخش مهم دیگر از عشق و علاقه و شور و شوق!
عادل میگوید با وجود لاغر و نحیف بودنم و علیرغم نداشتن زور بازو، از کودکی عاشق رقابت و بازی بودم. در نوجوانی و جوانی هر جمعه در بسیاری از مسابقات رادیویی و تلویزیونی شرکت میکردم و هنوز هم دوست دارم در برخی مسابقات تلویزیونی به عنوان شرکتکننده حضور پیدا کنم.
بعدها این شور و شوق و علاقه را به ترجمه اخبار فوتبال منتقل کرده است،
سپس به استخدام صدا و سیما در بخش ورزشی درآمده، مدتی گزارشگر تنیس شده اما به زودی به گزارشگری فوتبال که حالا رشته مورد علاقه او شده بود میرسد.
او از نقاط قدرت خودش یعنی تسلط به زبان انگلیسی و اشتیاق درونی خودش یعنی بازی و رقابت بهره گرفته است و الماس درونش را به این صورت کشف کرده است.
شور و شوق و اشتیاق او در گزارشگریاش موج میزند و همین، مخاطب را مجاب میکند تا او را با جان و دل تماشا کند.
البته شما باید مخاطبتان را کامل بشناسید و ارتباط خود با موضوع را حفظ کنید.
جالب این که عادل فردوسیپور در اواخر دهه ۸۰دو کتاب فوتبالی ترجمه کرد و کمی بعد و در دهه نود سه کتاب غیرفوتبالی!
او کتابهایی از رولف دوبلی با نامهای هنر شفافاندیشیدن، هنر خوبزیستن و اخیرا کتاب پیگیر اخبار نباشید را ترجمه کرده است که دهها بار تجدید چاپ شدهاند چرا که تخصصاش در زبان انگلیسی را در فوتبال اثبات کرده بود و سپس وقتی نامش به عنوان مترجم کتاب معرفی شد، بهراحتی توسط مخاطبان پذیرفته شد!
عادل فردوسیپور طی سالیان متوالی هزاران هزار نقد مثبت گرفته است که افراد را برای دنبال کردن او مجاب میکند.
نشریه نیوزویک در سال۲۰۰۹ عادل را یکی از ۲۰ چهره برتر تاثیرگذار ایران معرفی کرد!
مرتبط و متصل Connected
یک برند شخصی باید به مخاطبانش مرتبط و متصل باشد و این از طریق کانالهای ارتباطی صورت میگیرد. برندهای شخصی شبکههای ارتباطی بسیار قوی و کانالهای ارتباطی قدرتمندی دارند.
قویترین کانال ارتباطی و شبکهساز برای عادل طی بیست سال، قطعا برنامه تلویزیونی و زنده نود بوده است. او بعدا با کتابهای خودش این ارتباطات و اتصالات را حفظ کرد. سپس کانالها و شبکههای مجازی مختلف.
در آذر ماه سال ۹۹ پس از حدود دوسال از تمام شدن برنامه نود، کنفدراسیون فوتبال آسیا صفحه اینستاگرام خودش را برای گزارش لایو پرسپولیس و اولسان کره در اختیار عادل قرار داد او در کوتاهزمانی حدود ۳ میلیون فالوئر را به خود جذب کرد!
این لایو با حدود ۸۱۰هزار بیننده، رکورد پنجمین لایو بزرگ دنیا را به خود اختصاص داد و این نشانی دیگر بود از ارتباط و اتصال و قدرت برند شخصی عادل فردوسیپور.
جمعبندی مقاله
دوست خوبم، ۷ عامل اصلی در برندسازی شخصی عادل فردوسیپور عزیز را با هم بررسی و تحلیل کردیم.
خواهشم این است این مقاله را حتما یک بار دیگر کامل بخوانید و اگر قصد دارید روی ساخت برند شخصی خود کار کنید به یک یک این موارد توجه کافی را مبذول نمایید. ناگفته نماند که مدلهای دیگری نیز برای ساخت یا تحلیل برند شخصی وجود دارند که میتوانند به شما کمک شایانی در ساخت یک برند قدرتمند شخصی کنند.
نکته نهایی این که برندسازی مثل باغداری است و نه سبزیکاری!
برای ساختن یک باغ تا برداشتن میوههای روی درختان چندین و چندسال زمان نیاز داریم و این کار یک ماه و دوماه نیست! صبوری، پشتکار، هوشمندی و تلاش و پایایی میطلبد.
امید است توانسته باشم با نوشتن این مقاله یک برند شخصی قدرتمند و موثر را در حد امکان کالبدشکافی کرده باشم.
در انتها ما چندی پیش دوره جامعی از بابت برندسازی شخصی طراحی و اجرا کردهایم که در حال حاضر به صورت فیلم در اختیار شما دوستان قرار گرفته است. اگر تمایل دارید که روی برندسازی شخصی خود کار کنید نگاهی به مشخصات این دوره بیندازید.
دوره جامع برندسازی شخصی با احسان مهدینژاد (کلیک کنید)
من به شخصه فوتبالی نیستم،و پای برنامه های فوتبالی نمیشینم،و در حد حس و صدای دلنشین وچهره ساده و باثبات عادل همیشه این استنباط ازش داشتم،و شما با کلامی صریح ۷ویژگی رو بیان کردید که بسیار آموزنده و عالی بود.
ممنون از نظر سرکار
بسیار عالی