گردشگری گرگان
یکی از دغدغههای من که سالهای سال است ذهنم را با خود درگیرکرده، موضوع جذب توریست خارجی و یا داخلی به شهرهای ایران است. در حالی که بسیاری از شهرهای ایران پتانسیل فوقالعاده بالایی برای جذب گردشگر از نوع خارجی و ایرانی دارند ولی دریغ و افسوس از حضور گردشگری که بیش از یک روز در آن جا اقامت کند، به جز چند شهر محدود در ایران مثل اصفهان، یزد و شیراز. متاسفانه مقاصد توریستهای داخلی هم علاوه بر این شهرها به جاهایی نظیر کیش، چند شهر در سواحل شمال، قشم، مشهد و سرعین اردبیل خلاصه میشود که به زحمت به 10 شهر میرسند.
در این مقاله، خلاصهوار به بررسی اقداماتی پرداختهام که یک شهر برای جذب توریست و به عبارتی برای ایجاد یک جایگاه برای جذب توریست باید انجام دهد. ضمنا شهر گرگان را به عنوان نمونه برای این منظور انتخاب و راهکارهایی را در رابطه با آن پیشنهاد کردهام.
—***—
در ابتدا تذکر دهم اگر شما دست اندرکاری در امور شهری هستید و یا فقط اگر یک شهروند هستید که دغدغه شهری آباد و پر رونق را دارید این مقاله میتواند برای شما راهگشا و کارساز باشد. اما اگر به دنبال مناطق توریستی و گردشگری میگردید این نکات به درد شما نخواهد خورد.
شرط توریستی شدن: اقامت چند روزه مسافر
برای توریستی شدن شهرتان باید کاری کنید که مسافر یا توریست حداقل سه روز آن جا اقامت کند. فقط در این حالت است که میتوان شهر شما را در مسیر تبدیل شدن به یک شهر توریستی نامید.
این موضوع هم زمانی محقق میشود که شما بتوانید مکانهایی را برای بازدید و گذران وقت توریستها(مسافران) در نظر بگیرید که برای دیدن آنها حداقل به سه روز زمان نیاز باشد.
همزمان با این موضوع باید روی اقامتگاههای مختلف و با سطوح مختلف قیمتی هم کار کنید تا مسافر دغدغهای از این بابت نداشته باشد.
جاذبه های مناطق اطراف را در نظر بگیرید
نکته جالب برای تبدیل کردن منطقه خود به مقصد توریستی این است که شما میتوانید مکانهایی حتی تا شعاع 100 کیلومتری خود را نیز جزو جاذبههای توریستی خود حساب کنید، البته به شرطی که شهری قبل از شما آن را تصاحب نکرده باشد!
اغلب شهرهای توریستی دنیا که امروز ما آنها را با نام توریستی میشناسیم از این مناطق دارند. مثلا در آنتالیای ترکیه یک تفریح بسیار پولساز وجود دارد به نام رافتینگ یا رودخانه وحشی که حدود 80 کیلومتر از شهر آنتالیا فاصله دارد. با بازسازی این رودخانه و آموزش محلیهای اطراف آن رودخانه، این تفریح آبی به یک کسب و کار بسیار موفق تبدیل شده است.
در ایران خودمان هم از تخت جمشید و پاسارگاد در اطراف شیراز بگیرید و غار علی صدر در اطراف همدان همدان و روستای کندوان در اطراف تبریز همین ویژگی را دارند.
البته بعضی از مناطق توریستی نیز توسط یک روستای کوچک تصاحب شدهاند مثل ماسوله. اگر شهر رشت زودتر در این باره اقدام کرده بود میتوانست با تبلیغات قدرتمند و برگزاری تور و ماشینهای مخصوص ماسوله این موفقیت را آن خودکند. اما هوشمندی مردم روستای کوچک ماسوله این اجازه را به آنها نداده است.
پس حتی اگر روستایی به کوچکی و دوری ماسوله هم هستید امکان تبدیل شدن به یک مکان توریستی و پولساز را دارید. البته این کار نیاز به دخالت مسئولان مربوطه و تصمیمگیرندههای قدرتمند دارد.
انتخاب محوریت جذب توریست و جایگاهسازی
برای تبدیل یک منطقه به یک مکان توریستی باید محوریت جذب توریست آن را مشخص کرد. مثال:
- در مورد اردبیل، آب گرم سرعین مرکز همه فعالیتهای توریستی است و مابقی امکانات اقماری به وجود آمدهاند.
- در مورد مشهد، حرم امام رضا مرکز جذب گردشگر و زوار است و مابقی همگی بعد از آن قرار دارند.
- در مورد شهر شمالی بابلسر، ساحل دریا مرکزیت است و همه چیزهای دیگر حول آن به وجود آمدهاند.
همانطور که میدانیم توریستها باهم تفاوت دارند و درخواستهای متفاوتی هم وجود دارد: توریست زیارتی، توریست تابستانی و دریایی توریست زمستانی و برفی، توریست تاریخی و غیره. مهم این است که منطقه ما پتانسیل و ظرفیت چه نوع توریستی را داشته باشد. پس در اولین قدم باید مرکزیت مشخص شود و مابقی برنامه ها حول آن طراحی شود.
برای تبدیل یک منطقه به مقصد توریستی، تیم مسئول و رهبر اصلی، که میتواند شهردار، استاندار، بخشدار و رئیس شورای روستا باشد، باید در ابتدا مشخص کند که منطقه مورد نظر او توانایی و قابلیت تبدیل به کدام گزینه توریستی دارد.
اگر شما از مسئولان هستید که می خواهید منطقه خودتان را تبدیل به مقصد توریستی کنید پیشنهاد میکنم برای پیدا کردن محوریت توریستی مناسب منطقهتان از فرآیندی به نام طوفان ذهنی استفاده کنید که در ادامه چگونگی آن را توضیح میدهم.
چندین نفر از مسئولان و مطلعان شهری حدود 10 نفر، باید در یک دفتر بنشینند یک رئیس جلسه و یک منشی انتخاب کنند و تمام قابلیت ها و مکانهایی را که فکر میکنند امکان توریستی شدن دارد را نام برده و یکی یکی توسط منشی لیست کنند. 45 دقیقه باید این کار انجام شود و هر شخصی حداقل بیست امکان توریستی را بگوید حتی اگر مسخره یا خنده دار به نظر برسد!
سپس باید تمام نظرات یکی یکی توسط منشی خوانده شده و از بین آنها 80 درصد حذف شود. دوباره از بین این 20 درصد باید رای گیری شده و 80 درصد دیگر حذف شود و در انتها به حداکثر 20 ایده توریستی برسند. سپس بین این بیست ایده یک اولویت گذاری و به ترتیتب از یک تا بیست شمارهگذاری کنند. سپس بگویند که بین این 20 تا اگر فقط و فقط میتوانستند یکی را همین فردا راه اندازی کنند که بیشترین تاثیر را بر جذب توریست داشت کدام مورد است؟
پس از مشخص نمودن آن مورد تمام اقدامات را بر محوریت آن گزینه برنامهریزی میکنند. چنانچه این امر خیلی دور از دسترس نبود و هزینهای خارج از عرف نداشت در اولین فرصت، کار روی آن را آغاز کنند. هم چنین باید بتوانند در برابر مخالفتهای احتمالی توسط افراد محلی یا سیاستمداران منطقهای از طرح خود دفاع کنند.
پس از تعیین محوریت جذب توریست برای منطقه مورد نظر باید با تبلیغات و استراتژی مناسب در ذهن مردم جایگاهسازی کرد. قابل ذکر است که تبدیل منطقه به یک محل توریستی کاری کوتاهمدت نیست و به برنامهریزی و تضمین اجرایی بلند مدت نیازمند است. هرچند که با همت والا و برنامهریزی درست میتوان در مدتی کوتاه هم به نتایجی چشمگیر دست یافت، اما در کل این امری چندجانبه و فراسیاسی بوده و ممکن است حتی در دولتهای مختلفی ادامه پیدا کند.
ساخت شعار برای منطقه توریستی
پس از مشخص شدن فاز توریستی منطقه باید شعاری برای آن در نظر گرفته و در تابلوهای نصب شده از آن استفاده کرد. همین کار خود به تنهایی میتواند ذهنیت بسیار موثری برای محلیها و سپس مسافران به وجود بیاورد.
باید از شعارهای کلیگویی که حاوی هیچ پیام یا ویژگی قدرتمندی نیستند اجتناب کرد.
بگذارید مثالی بزنم: به ساری شهر بهارنارنج خوش آمدید! این شعار چه ارزشی برای جذب گردشگر و توریست میتواند داشته باشد؟ هیچ!
اما اگر شعار این باشد: به ساری زیبا، شهری در احاطه ساحل و جنگل خوش آمدید! آنگاه این شهر میتواند برای مسافری که در حال سفر به مشهد است یک محل توریستی محسوب شود و حس کنجکاوی وی را تحریک کند!
امکانات رفاهی لازم را برای منطقه توریستی فراهم کنید
برای این که یک منطقه تبدیل به مقصد توریستی موفقی شود باید زیرساختها و امکانات رفاهی لازم را داشته باشد.پس اقدامات زیر حتما برای چنین مناطقی لازم است:
- سر و سامان دادن به مبادی ورودی
- سرو سامان دادن به سرویسهای بهداشتی اقامتی و جادهای
- ایجاد پمپ بنزینهای مناسب
- ساخت رستورانها و هتلهای اقامتی با درجات مختلف کیفیتی و اقامتگاههای کوچک و بزرگ.
- ایجاد مغازههای صنایعدستی
- و …..
برای مثال باید بگویم متاسفانه سرویسهای بهداشتی ما در کل ایران بسیار شرمآور و مایه آبروریزی است علیالخصوص اگر شما یک مهمان یا توریست خارجی داشته باشید!! ما ظاهرا به این دستور دینی: النظافته منالایمان بسیار بیتوجه هستیم! اگر تنها و تنها همین یک مورد در هر منطقهای از ایران حل شود خودش به تنهایی میتواند سالانه دهها هزار توریست جمع کند!
من به عنوان یک مشاور برند کتبا تضمین میکنم که هر رستوران، هتل، پمپبنزین و هر شهر و منطقهای در ایران اگر بتواند معضل نظافت در سرویسهای بهداشتی را حل کند، به سرعت نور از دیگر رقبایش جلو افتاده و آن منطقه را به یک پایگاه توریستی بدل میکند!
خب حالا که موارد لازم برای تبدیل یک شهر به منطقه توریستی را بررسی کردیم، میخواهم مثالی بیان کنم و راهکارهایی برای یکی از شهرهای ایران ارائه دهم. این شهر، گرگان زیبا در استان گلستان و شمال ایران است که علیرغم بسیاری از پتانسیلهای گردشگری از نبود گردشگر اقامتی رنج برده و در حال حاضر فقط یک خوابگاه یک شبه برای مسافران مشهد شده است.
از آنجایی که شهرهای دیگری هم وجود دارند که وضعیتی مشابه گرگان دارند تصور میکنم که راهکارهای ارائه شده در این مقاله برای آنها هم قابل استفاده و کاربردی باشد.
شهر گرگان، شهری در حسرت توریستی شدن!
اغلب افرادی که در ایران اسم گرگان را شنیدهاند، اسم پارک جنگلی ناهارخوران را نیز شنیدهاند. شما نیز چنانچه به هر دلیلی از گرگان عبور کرده یا توقفی چند ساعته در این شهر داشتهاید احتمالا سری به ناهارخوران زده یا حداقل اسمش را از چند نفر شنیدهاید.
ناهارخوران برای خود مردم بومی گرگان هم تداعیکننده بسیاری از خاطرات است. کودکان، نوجوانان، بزرگسالان، زنان و مردان همگی خاطرات زیادی از پارک جنگلی ناهارخوران دارند.
ناهارخوران محوریت گردشگری گرگان
پس بلاتردید مرکز اصلی و نقطه تمرکز برای گردشگری گرگان و جذب توریست در این شهر به ناهارخوران مربوط میشود. هر جای دیگری غیر از ناهارخوران اگر بخواهد نقطه اتکای گردشگری گرگان شود یک امر بسیار مشکل و شاید ناممکن باشد.
اکنون اما ناهارخوران در وضعیت خوبی به سر نمیبرد و به یک خوابگاه شبانه مسافران بینراهی مشهد بدل شده است. مردم گرگان از این وضعیت راضی نیستند. درتابستانها که عملا این پارک پر است از مسافرانی که به دنبال جای خواب مجانی هستند و جز ضرر و زیان برای این پارک و هزینه برای این شهر هیچ منفعتی ندارند!
البته اینها همه ناشی از عدم برنامهریزی به موقع مدیران دستاندرکار بوده است که فکر اساسی بابت این معضل نکرده و فقط به دنبال راهحلهای مقطعی بوده و هستند. البته ناگفته نماند که در چندسال اخیر اقدامات خوبی در جهت زیباسازی این پارک و شهر گرگان انجام شده، لیکن اینها به هیچ وجه کافی نبودهاند!
علاوه بر معضل جدی مسافران یک شبه که در نهارخوران اقامت میکنند و این موضوع گردشگری گرگان را به خطر انداخته است، در روزهای پایان هفته و تعطیل جمعیت بسیار زیادی از شهرهای کوچک اقماری گرگان به دلیل نبود تفرجگاههای مناسب در منطقه خودشان راهی گرگان میشوند که در عمل جاده پارک جنگلی ناهارخوران به یک بن بست تبدیل میکند!
پیشنهاد من این که برای بهبود گردشگری گرگان و تبدیل آن به یک مرکز توریستی در کوتاهترین زمان ممکن اقدامات زیر برای حل معضلات ناهارخوران که محوریت توریستی این شهر است توسط شهرداری یا شورای شهر گرگان و استانداری انجام شود:
- در اولین قدم ایجاد یک مرکز تفریحی و پارک بازی جنگلی بزرگ و درجه یک در ناهارخوران
- ممنوع شدن هرگونه چادرزدن و اتراق در پارک نهارخوران
- ایجاد یک سری خوابگاههای بسیار ارزان در مبادی ورودی شهر گرگان برای اقامت مسافران یک شبه
- ساخت و بهسازی چند پارک بزرگ دیگر در گرگان، تا از هجوم به پارک ناهارخوران کاسته شود
- ساخت چند پارک تفریحی در شهرهای کوچک اطراف گرگان مانند کردکوی، علی آباد، بندرترکمن، آق قلا و …
توجه به جاذبههای توریستی مناطق اطراف گرگان
همانطور که در ابتدای مقاله توضیح دادم، فقط شهری را میتوان توریستی نامید که مسافر حداقل سه روز در آن توقف داشته باشد. برای تحقق این هدف هم باید مکانهای دیدنی وجود داشته باشد که مسافران برای بازدید از آنها حداقل سه روز زمان لازم داشته باشند. همچنین بالاتر گفتیم که مناطق دیدنی تا شعاع 100 کیلومتری را میتوان جزو جاذبههای توریستی یک شهر به حساب آورد.
برای شهر گرگان یکی از نزدیکترین این مناطق دیدنی روستای زیارت است که در ادامه مسیر پارک ناهارخوران قرار گرفته. روستای زیارت از لحاظ جغرافیایی شباهت بسیاری به روستای ماسوله دارد و به نظر من اگر دو یا سه سال در مرکز توجه مسئولان منطقهای قرارگیرد پتانسیل بسیار بالایی برای جذب و اسکان گردشگر برای چندین روزه را دارا است.
در حال حاضر رستورانها و اماکن اقامتی در مسیر روستای زیارت متاسفانه بسیار بینظم و با کیفیت پایین اداره میشوند. به نظر من برای دخالت مستقیم ارگانهای موثر مثل میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری برای بهسازی هر چه سریعتر روستای توریستی زیارت با قید فوریت لازم است.
ساخت رستورانها و هتلهای اقامتی با درجات مختلف کیفیتی در مسیر روستای زیارت، سر و سامان دادن به مبادی ورودی آن و ایجاد مغازههای صنایعدستی و اقامتگاههای کوچک و بزرگ از اقداماتی است لازمالاجرا میباشد.
مناطق فراوان دیگری در شعاع 100 کیلومتری گرگان با پتانسیل توریستی شدن وجود دارند:
- ساحل دریای بندرترکمن (متاسفانه وضعیت کنونی خوبی ندارد!)
- صحرای زیبای ترکمن
- ساحل بندرگز، پتانسیل ورزشهای آبی به دلیل وجود خلیج آرام گرگان
- دریاچههای آلاگل و آلماگل
- دیوار تاریخی دفاعی گرگان
- منطقه تاریخی خالد نبی
- آبشارهای زیبای باران کوه، شیرآباد، زرینگل
- آبشار اسبیاو بهشهر
- کوهستان سرعلی آباد
بگذارید پتانسیلهای فوقالعادهای که چندتا از این مناطق دارند را برایتان بگویم: آبشار بسیار حیرتانگیز اسبیاو بهشهر به نظر من یک ساختار خارقالعاده جهانی دارد! شما میتوانید با هر کفشی یا بدون کفش از شیب حدود 60 درجه این آبشار بالا بروید بدون این که سر بخورید یا پایتان لیز بخورد، درست به مانند مرد عنکبوتی! این آبشار بسیار محیرالعقول است. اگر این آبشار در ترکیه یا شاید در نزدیکی شهرهای دیگری از ایران قرار داشت هرساله پذیرای هزاران توریست خارجی و داخلی بود!!
کوهستان سرعلی آباد پتانسیل بالایی برای اسکی و ورزشهای برفی دارد. همچنین در فصول گرم مناسب برای سافاری و آفرود کوهستان است. همچنین صحرای زیبای ترکمن که در آن شتر هم میتوانید پیدا کنید، یک منطقه بسیار حیرتانگیز بوده و تنها با طی زمانی به مدت 30 دقیقه از جنگلهای انبوه قابل دسترسی است! تورهای صحراگردی و کمپهای ستاره شناسی را به راحتی میتوان در آنجا برگزار کرد
برای رونق گردشگری گرگان، باید پتانسیلهای توریستی این مناطق اطراف گرگان با برنامهریزی دقیق شکوفا شود و بهسازیهای لازم در آنها انجام گیرد. یک اقدام بسیار عاجل و سه فوریتی سرو سامان دادن به سرویسهای بهداشتی بین راهی، پمپبنزینها و رستورانها در این مناطق است.
جایگاهسازی برای گردشگری گرگان
یک گام بسیار مهم برای گردشگری گرگان فرآیند جایگاهسازی است. این موضوع تهیه یک برنامه تبلیغاتی استراتژیک برای معرفی قدرتمند جایگاه شهر گرگان به عنوان یک قطب توریستی در کل ایران و درگام بعدی کشورهای دیگر است. اگر از همین امروز هم مسئولان قدرتمند منطقه تصمیم به ایجاد این تغییرات بگیرند در کوتاهزمانی برای گرگان یک جایگاه بسیار قدرتمند توریستی خواهیم ساخت!
همت بلند مسئولان تصمیمگیرنده در گرگان و استان گلستان مهمترین مورد موثر در این راستا خواهد بود. من پیشنهاد مینمایم که عزیران تصمیمگیرنده، برای این که دوباره چرخ را اختراع نکنند، سفر کوتاهی به چند نقطه توریستی دنیا داشته باشند و با بومیسازی همان روشها در مدتی کوتاه و با هزینهای نهچندان گزاف شهر گرگان و استان زیبای گلستان که متاسفانه جزو مناطق کمبهره کشور محسوب میشود را به جایگاهی که لیاقت مردم آن است برسانند.
بسیار کاربردی بود ،ممنون از شما
سلام بسیار مطالب اموزنده بود متشکرم .