خلق ایده‌های ناب برای کسب‌وکار

ایده های ناب برای کسب وکار
354 بازدید

خلق ایده‌های ناب برای کسب‌وکار

مدت‌ها پیش و زمانی که مشغول نوشتن کتاب «نام‌های تجاری؛ تنبل، زرنگ، خنثی» بودیم‌‌ متوجه نکته بسیار مهمی شدیم.

این که تعداد زیادی از کسب وکارهای موجود، حتی اگر بهترین استراتژی و بهترین نام برای برند را هم داشته باشند، باز هم نمی‌توان به موفقیت آن‌ها امیدوار بود!

چرا؟ چون ایده اولیه این کسب‌وکارها به شدت دچار مشکل است.

ما اسم این جور ایده‌ها را گذاشته‌ایم ایده‌های تجاری تنبل.

درست بر همان اساس نظریه نام‌های تجاری تنبل زرنگ خنثی که خودمان برای بار اول مطرح کرده‌ایم،

ما ایده‌های تجاری تنبل، زرنگ و خنثی هم داریم.

در زمانی که به روشنی متوجه این موضوع شدیم، تحقیقات گسترده‌ای در این رابطه انجام داده و سپس دوره‌ها و کارگاه‌هایی بر همین اساس تعریف کردیم.

در این مطلب تصمیم داریم ضمن توضیح مفهوم ایده کسب و کار و رابطه آن با استراتژی برندسازی، ایده‌های کسب و کار تنبل، زرنگ و خنثی را به شما معرفی می‌کنیم.

سپس روش ایده‌یابی و راه رسیدن به ایده‌های ناب کسب و کار و همچنین راز رشد کسب و کار را به شما آموزش دهیم. پس در ادامه با ما همراه شوید.

ایده یابی برای برند
روشهای ایده‌یابی

—***—

ایده کسب و کار،‌‌ اسب مسابقه‌‌ای شماست

اگر رقابت در بازار کسب و کار را مانند میدان اسب‌دوانی در نظر بگیریم، ایده کسب و کار شما مانند اسب مسابقه‌ای شماست و استراتژی کسب و کارتان مانند سوارکاری که برای برنده شدن از این اسب سواری می‌گیرد.

به نظر شما برای شرکت در یک مسابقه سوارکاری کدام‌یک مهم‌تر هستند؟

اسب یا سوارکار؟

پاسخ این پرسش بسیار واضح است:

هر دو! این دقیقا همان ارتباط ایده و استراتژی کسب و کار است. پس اگر دنبال راه رشد کسب و کار هستید باید بگوییم که راه آن استفاده از ترکیب یک ایده قدرتمند و یک استراتژی قدرتمند است.

یک اسب می‌تواند تنبل، زرنگ، خنثی باشد و همین‌طور یک اسب‌سوار نیز می‌تواند یکی از این سه حالت را داشته باشد.

اگر اسب شما تنبل باشد شما هر چقدر هم که چابک و زرنگ باشید با آن اسب در مسابقه موفق نخواهید شد.

بالعکس اگر اسب شما چابک بوده اما سوارکاری تنبل، ضعیف و ناوارد داشته باشید مطمئنا نخواهید توانست نتیجه بگیرید!

اگر بخواهیم به طور خلاصه موضوع رابطه ایده کسب و کار و استراتژی را جمع‌بندی کنیم باید بگوییم:

ایده کسب‌‌ و کار می‌تواند تنبل، خنثی یا زرنگ باشد.

استراتژی کسب و کار هم می‌تواند تنبل، خنثی، زرنگ باشد. از ترکیب آن‌ها این حالت‌ها ایجاد می‌شود:

 

  • ایده زرنگ + استراتژی زرنگ = یک کسب وکار موفق و قدرتمند
  • ایده خنثی + استراتژی زرنگ = یک کسب‌وکار موفق و قدرتمند
  • ایده تنبل + استراتژی زرنگ = شانس کمی برای موفقیت
  • ایده زرنگ + استراتژی خنثی = یک کسب وکار موفق قدرتمند
  • ایده زرنگ + استراتژی تنبل = شانس کمی برای موفقیت
  • ایده خنثی + استراتژی خنثی = شانس نه‌چندان زیادی برای موفقیت

پس برای رشد کسب و کار باید ابتدا ایده‌های زرنگ و تنبل و خنثی را بشناسید و با روش‌هایی که در ادامه به شما می‌آموزم سراغ ایده‌یابی و رسیدن به ایده‌های ناب کسب و کار بروید.

idea finding article
چطور ایده های ناب پیدا کنیم؟

 

ایده‌های تجاری تنبل، زرنگ، خنثی را بشناسید

بخش زیادی از زرنگ و قدرتمند بودن یک ایده از متمایز بودن آن ناشی می‌شود.

اما نکته اینجاست که نه هر تمایزی! گاهی ایده‌ای با آن‌که بسیار متمایز به نظر می‌رسد اما اصلا زرنگ نیست! بگذارید ابتدا چند مثال از ایده‌های متمایز اما تنبل و ضعیف و شکست‌خورده بزنیم.

ایده‌های تنبل

سال‌ها پیش شرکتی تصمیم به تولید یک نوع پیتزای عجیب گرفت: پیتزای آماده قرمه‌سبزی! متاسفانه این محصول شکست سختی خورد. البته قابل انتظار بود، چون ایده تولید این محصول یک ایده تنبل و به شدت ضعیف بود.

پیتزا، به نوبه خودش غذایی پرطرفدار است و قرمه سبزی هم همین‌طور اما ترکیب این دو با هم یک محصول بسیار تنبل را حاصل می‌کند.

این ترکیب چنان ناهمگون است که عبارت پیتزای قرمه‌سبزی استعاره‌ای شده برای توصیف هر ترکیب نامناسب و نامربوط.

تقریبا شبیه به بستنی با طعم پیاز و جگر مرغ!

پس این ایده تنبل با هر استراتژی قدرتمند برندسازی هم که ترکیب می‌شد باز هم محکوم به شکست بود.

مثال دیگر شرکتی در خارج از ایران‌‌ بود که چندین سال پیش برای سگ‌ها بستنی‌ای تولید کرد به نام فراوستی پاوز!

این محصول هم شکست سختی خورد. چرا؟ چون اولا سگ که انسان نیست تا درکی از بستنی داشته باشد.

دوم این که اغلب صاحبان سگ‌ها هیچ لزومی نمی‌دیدند که برای سگشان بستنی بخرند! پس ایده این محصول هم ایده تنبل و به درد نخوری بوده است که باعث شکست آن شد.

مثال دیگر نخ‌دندانی با طعم گوشت (با طعم بیکن) با نام بیکن فلوس بود.

به نظر شما چه تعداد از مردم ممکن است‌‌ این نخ دندان را بخرند؟

مطمئنا این محصول در کشوری مثل ایران صددرصد شکست می‌خورد!

حتی احتمالا بسیاری از شما حالتان با خواندن توصیف این محصول حالتان بد شد!

ما نخ دندان می‌کشیم تا مزه و طعم گوشت از دهان و دندانمان خارج شود و نه این‌که به آن اضافه شود.

پس چنین ایده‌ای هرچقدر هم خاص باشد و برای نخستین‌‌بار به ذهن مالکش رسیده باشد ایده‌ای ضعیف است.

به عنوان مثالی دیگر، چندی پیش شرکتی دارویی برای درمان زخم معده، پمادی را به بازار معرفی کرد!

مطابق انتظار این محصول از دور خارج شد. چه کسی حاضر است برای درمان زخم معده پماد بخورد؟ حالا که چندین نمونه از ایده‌های تنبل را دیدم، مثالهایی بزنیم از ایده‌های زرنگ و موفق.

ایده‌های زرنگ

ایده‌های زرنگ آن‌هایی هستند که تمایز آن‌ها کاملا حساب‌شده و خلاقانه و براساس درک هوشمندانه از نیازها و علایق مشتری یا مخاطب است.

یعنی ایده‌هایی که محصولی متمایز را بیافرینند که میان مردم خریدار دارد.

برند بستنی آیس پک که احتمالا بسیاری از ما به خوبی آن را می‌شناسیم نمونه‌ای از یک ایده زرنگ است.

آقای بابک بختیاری آفریننده این برند در خاطراتش نوشت که در زمان جوان‌تر بودنش کارهای زیادی از جمله مسافرکشی انجام داده اما همیشه به دنبال انجام کاری متفاوت بود.

روزی در سفری که به چین داشته  ایده‌ای به ذهنش خطور می‌کند:

ساختن یک بستنی کمی رقیقتر از بستنی‌های معمولی که داخلش تکه‌های میوه و اسمارتیز باشد و قابل خوردن با نی باشد. این ایده بسیار جالب و خاص بود.

آقای بختیاری برای به ثمر رساندن ایده‌اش چالش‌های سرراهش را هم به‌خوبی برطرف کرد.

مثلا نی‌هایی که مناسب خوردن این‌گونه بستنی باشد آن موقع در بازار وجود نداشت اما‌‌ ایشان راهکار ساخت این نی‌ها را پیدا می‌کند. به عبارتی برای اولین نی‌ها از بازار لوله‌فروشان استفاده می‌کند!

به این صورت آیس‌پک، بستنی متفاوت، متولد می‌شود. در زمان کوتاهی آیس، پک به یک فرانچایز یا فروشگاه زنجیره‌ای با صدها شعبه بدل می‌شود و هم‌چنان قدرتمند به حرکت ادامه می‌دهد.

در مورد برند آیس‌پک وجود ایده زرنگ یعنی ساخت یک بستنی متفاوت با میوه، اسمارتیز و نی‌های کلفت، درکنار یک استراتژی زرنگ یعنی فرانچایز کردن یا تاسیس شعبات و دادن حق امتیاز نمایندگی، باعث رسیدن به یک محصول موفق و یک برند قدرتمند شده است.

ایستک رهبر ماءالشعیرهای میوه‌ای در بازار امروز ایران مثال دیگری از ایده زرنگ است؛ چون قبل از آن ماءالشعیرمیوه‌ای در ایران وجود نداشت.

بگذارید برای نمونه بعدی از ایده زرنگ، (کتاب نام‌های تجاری تنبل زرنگ خنثی) کتابی که خودمان تالیف کردیم را مثال بزنیم. زمانی که ما چند سال پیش وارد عرصه آموزش برندینگ شدیم ایده‌ای که در ذهن داشتیم این بود:

پرکردن خلاء بازار در زمینه انتخاب اسم برند.

علتش هم این بود که بسیاری از اساتید قبلی این کار را جدی نگرفته بودند و کتاب مناسبی به زبان فارسی درباره آن وجود نداشت.

ایده‌مان ایده زرنگی بود و فقط کافی بود استراتژی قدرتمندی هم با آن ترکیب کنیم تا بترکاند!

طبیعتا چون اولین بودیم که سراغ انجام این کار رفته بودیم مناسب‌ترین استراتژی برایمان که اولین بودن را در نظر گرفتیم؛

زیرا اولین بودن، یکی از قدرتمندترین استراتژی‌های متمایز در کسب و کار است. ترکیب این دوتا شد: نوشتن اولین کتاب انتخاب اسم برند ایرانی!

ترکیب ایده زرنگ یعنی پیدا کردن خلا بازار با استراتژی اولین بودن باعث شد کتاب نام‌های تجاری تنبل زرنگ خنثی مثل توپ بترکد.

تا کنون چندین هزار نسخه از این کتاب به صورت چاپی و پی‌دی‌اف به فروش رفته است.

در مجلاتی مثل موفقیت به عنوان اولین مرجع نام‌گذاری برند ایرانی شناخته شده.

همچنین کارگاه‌ها و سخنرانی‌های زیادی را برای ما به ارمغان آورده است. در شعارهای تجاری خودمان هم از این گزینه زیاد استفاده می‌کنیم: اولین کتاب انتخاب اسم برند ایرانی!

ایده‌های خنثی

خب مثال‌هایی از ایده‌های تنبل و زرنگ را دیدیم. دسته سوم یعنی ایده‌های خنثی، ایده‌هایی معمولی هستند که خاص و متمایز نیستند.

مثلا عرضه محصول یا خدماتی که از قبل نمونه‌های آن وجود دارد. این ایده‌ها با وجود خنثی بودن اگر هوشمندانه با استراتژی زرنگ و قدرتمندی ترکیب شوند می‌توانند بسیار موفق باشند.

مثالی از برند موفقی که ایده‌ای خنثی دارد برند نوتلا است.

همان طور که می‌دانید امروزه نوتلا پرفروشترین شکلات صبحانه در جهان است. ایده تولید شکلات صبحانه یک ایده خنثی است، زیرا این محصول جدید و متمایزی نیست و شرکت‌های مختلفی شکلات صبحانه تولید می‌کنند.

اما نوتلا از یک استراتژی زرنگ استفاده کرده و تمرکز این شرکت روی بسته‌بندی‌های با کیفیت و متمایز آنهاست!

به نحوی که اغلب ما حتی بعد از مصرف هم آن‌ها را دور نمی‌اندازیم! پس در مورد نوتلا راز رشد کسب و کار انتخاب استراتژی برند زرنگ است.

حالا که با مفهوم ایده کسب و کار و اهمیت آن و تفاوت آن با استراتژی کسب و کار آشنا شدید، در ادامه مقاله می‌خواهیم تمرکز را روی روش‌های ایده‌یابی و رسیدن به ایده‌های ناب کسب و کار قرار دهیم.

واقعا باید چه‌کار کنیم که ایده بسیار زرنگ و خاصی برای معرفی یک محصول یا خدمات جدید و خاص و رشد کسب و کار به ذهنمان برسد؟

می‌خواهم سه ترفند ایده‌یابی را که می‌توانند ما را به ایده‌های ناب کسب و کار برسانند به شما معرفی کنم. البته همانطور که در ادامه خودتان متوجه می‌شوید، این ترفندها جدا از هم نیستند و ارتباط نزدیکی با هم دارند.

تکنیک اول ایده‌یابی: استفاده از کلید یوریکا (یافتم، یافتم!)

روش ارشمیدسی یا کلید یوریکا (Eureka)، کلیدی است که قدمت آن به بیش از دو هزارسال پیش و به یونان باستان می‌رسد.

منظور از این کلید آن است که ایده‌ای ناب ناگهانی به ذهن خطور کند.

ماجرای کلید یوریکا زمانی شکل گرفت که پادشاه برای پی‌بردن به خلوص یک تاج که قرار بود از طلا ساخته شود از ارشمیدس ریاضی‌دان کمک خواست.

ارشمیدس برای پی بردن به حجم طلا و نقره راهکاری در آستین نداشت تا این که روزی در استخر متوجه شد که حجم آب خارج شده از یک استخر لبریز، با حجم بدنش برابر است.

به این صورت بود که او به کشف نائل شد و سپس بدون لباس به خیابان پرید و گفت: یافتم یافتم!

می‌گویند ایزاک نیوتن نیز چند صد سال پیش با افتادن سیبی روی سرش به یوریکای خودش‌‌ دست یافت و توانست قانون جاذبه را کشف کند.

در زمینه ایده‌های ناب کسب و کار هم کشف‌های یوریکایی اتفاق‌ می‌افتند. برای مثال خوشبوکننده فبرز محصول شرکت پراکتر اند گمبل داستان مشابهی داشته است.

کشف ماده مؤثر این اسپری خوشبوکننده به‌صورت کاملاً اتفاقی در آزمایشگاه اتفاق افتاد. یک شیمی‌دان شرکت پراکتر اند گمبل مشغول کار روی پروژه یک ماده شوینده بود.

از قضا این مهندس یک سیگاری قهار بود. روزی این مهندس به منزل رفت و همسرش به او گفت که سیگار را ترک کرده‌ای؟

وی که بسیار متعجب شده بود فهمید که از بین رفتن بوی بد سیگار از لباس او به دلیل کارکردن روی ماده شیمیایی جدیدی است.

او این یوریکا را جدی گرفت و سپس‌‌ محصولی به نام فبرز تولید شد که میلیونها دلار برای کمپانی سود ایجاد کرد.

چقدر خوب است که با استفاده از این ترفند ناگهانی ایده‌های ناب کسب و کار به ذهنمان خطور کند!

اما بیایید کمی در این ترفند تأمل کنیم. آیا ایده‌یابی ارشمیدس فقط به همان یک لحظه یوریکا وابسته بود؟

آیا نیوتن یک آدم معمولی بود که روزی سیبی به سرش خورد و توانست قانون جاذبه را کشف کند؟

متاسفانه یا خوشبختانه باید بگوییم، خیر! نیوتن دانشجویی فعال و کنجکاو دانشگاه کمبریج در 400 سال پیش از این بود که روزهای روز بود ذهنش درگیر روابط بین سیاره‌ها و خورشید بود!

این سیبی که بر سرش خورد و او را بسیار مشهور کرد تنها تلنگری برای کشف قانون جاذبه بود. پس به عبارتی یوریکا یک تیر نهایی بر غوطه‌وری این بزرگان است.

بر خلاف تصور عامه نمی‌شود بدون پیش‌زمینه ناگهان به یک یوریکا دست یابیم.

اگر مدتها کار آن مهندس شیمی کمپانی پراکتر اند گمبل در آزمایشگاه و امتحان کردن ترکیبهای شیمیایی مختلف نبود آیا او‌ می‌توانست به آن کشف یوریکایی و ایده ناب کسب و کار برسد؟

از مثال‌های بالا مشخص است که برای رسیدن به کشف یوریکایی ما به یک فضای خلاقیت احتیاج دارید.

نکته‌ دیگری که در استفاده از این روش وجود دارد این است که بسیاری از ایده‌های یوریکایی در ابتدا شبیه یک ایده موفق نبوده‌اند.

دیدی بلندنظرانه و آینده‌نگر می‌خواهد تا بتوانید از این ایده‌ها یک محصول یا خدمات عالی بسازید.

درست مثل اینکه باید از دل سنگی از داخل کوه، سنگ آهن استخراج کرده و از آن آهن، ابزار بسازیم. نیوتن هم از افتادن سیب تا رسیدن به روابط ریاضی قانون جاذبه و دیگر قوانین حرکت در فیزیک و تالیف کتاب مشهورش راه درازی پیمود.

پس یوریکا شدنی است هرچند شاید برای هر انسانی در طول زندگی دو یا سه بار بیشتر اتفاق نیفتد!

اما مهمتر از لحظه یوریکا این غوطه‌وری و درگیر بودن در مسائلی است که برای‌شان اهمیت قائلیم و به دنبال جستجوی آن‌ها هستیم.

پس برای این که احتمال رسیدن به یوریکا و خطور ایده‌های ناب کسب و کار را به ذهنمان را افزایش دهیم باید به سراغ ترفند غوطه‌وری برویم.

تکنیک دوم ایده‌یابی: ‌‌غوطه‌وری

غوطه‌وری یا Immersion یکی از استانداردترین روش‌های کشف ایده و ایده‌یابی است. غوطه‌وری‌‌ روشی مطمئن و امتحان‌شده برای کشف ایده‌های ناب کسب و کار و یا به قول ما ایده‌های زرنگ است.

همانطور که از اسم این ترقند پیداست، برای رسیدن به حل یک مشکل در این روش باید خود را در آن مشکل غوطه‌ور کنید، درست مثل کسی که در یک استخر غوطه‌ور شده است.

کاری که ما در زمان نوشتن کتاب «نام‌های تجاری تنبل زرنگ خنثی» و «برند ضدگلوله» انجام دادیم غوطه‌وری در کتاب‌های بهترین اساتید برندینگ دنیا بود.

در مورد ایده کتاب نام‌های تجاری تنبل زرنگ خنثی هیچ‌کدام از این کتاب‌ها مستقیما به مساله نام‌گذاری برند اشاره نداشتند!

اما ما بعد از خواندن حداقل 10 کتاب عالی به این نتیجه رسیدیم که این موضوع در ایران جای کار دارد.

مثال دیگر استفاده از روش ‌‌غوطه‌وری تالیف کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید آقای ناپلئون هیل است.

این کتاب که طی 80 سال گذشته بیش از 100 میلیون جلد فروش داشته است که فقط و فقط از طریق مصاحبه این فرد با کارآفرینان به دست آمده است!

یعنی نویسنده خود را درون گفته‌های این کارآفرینان غوطه‌ور کرده است و از میان صحبت‌های آنان توانسته به ایده‌هایی برای چگونگی تالیف کتابش برسد.

یکی از راه‌های ‌‌غوطه‌وری برای کشف ایده‌های ناب کسب و کار حضور در جاهایی است که امکان اشتراک‌گذاری ایده‌ها وجود دارد.

پس ما پیشنهاد می‌کنیم از هر فرصتی استفاده کرده و در انواع و اقسام سمینارها و کنفرانس‌های مرتبط‌‌ شرکت کنید.

خیلی خوب است به برخی گردهمایی‌های استارتاپی بروید.

شاید بگویید در جایی زندگی می‌کنید که حضور در این‌گونه مراسم برای‌تان مشکل است. در این صورت پیشنهاد می‌کنیم حتما سری به سایت تد بزنید و حداقل هفته‌ای دو سه تا ویدیوهایش را با زیرنویس فارسی یا انگلیسی ببینید.

کنفرانس‌های تد‌‌ هر ساله در ده‌ها شهر و کشور برگزار می‌شود و بسیاری از ویدیوهای آن در سایتش موجود است.

این کنفرانس‌ها محلی برای اشتراک‌گذاری بهترین و برترین ایده‌های جهان است که سخنرانان و محققان مختلف دنیا بیان می‌کنند.

منابع دیگری که می‌توانیم برای غوطه‌وری به شما معرفی کنیم این‌ها هستند:

  • اینترنت (ویکی پدیا، مقالات معتبر، سایت‌های اساتید سرشناس و غیره)
  • کتاب (کتابخانه، خرید کتاب، کتاب‌های مجازی و غیره)
  • مصاحبه (کارآفرینان، مدیران موفق، دیدن فیلم‌های مصاحبه و غیره)
  • کلاس‌های حضوری در زمینه کلی کاری که قصد یافتن ایده در آن را دارید.

 

تکنیک سوم ایده‌یابی: یاری از ذهن ناخودآگاه

گاه پیش‌ می‌آید که شما خودتان را در مسئله غوطه‌ور‌ می‌کنید و همه منابع مختلف را بررسی می‌کنید اما متأسفانه در یک زمان کوتاه استاندارد و مشخص به هیچ راه‌حلی نمی‌رسید!

این جاست که کار را به ذهن ناخودآگاه یا Unconscious mind‌ می‌سپارید.

برای این که ذهن ناخودآگاه شما به کمکتان بیاید باید موضوع را رها ‌کنید!

استراحت کنید و اگر حوصله داشتید به بررسی موضوعات دیگری بپردازید. خوابیدن را فراموش نکنید!

این بسیار مهم است. شاید تعجب کنید اما در واقع ذهن ناخودآگاه شما به‌شدت مشغول کار روی همان مسئله‌‌‌ است که در ظاهر رهایش کرده‌اید.

با استفاده از این ترقند با این که موضوع یافتن ایده را رها کرده‌اید اما شما کاملاً آماده یافتن یک ایده زرنگ هستید.

مطمئن باشید سر بزنگاه و از ترکیب آموخته‌هایی که در گام غوطه‌وری به دست آوردید، ایده زرنگ به ذهن شما خطور خواهد کرد.

در ادامه می‌خواهیم یکی از روش‌های کاربردی برای فعال‌کردن ایده‌یابی با استفاده از ذهن ناخودآگاه را به صورت گام به گام به شما آموزش دهم.

گام اول: موضوعی که به دنبال جواب برای آن هستید را به طور کامل بنویسید. تا جایی که به زوایای پنهان موضوع پی ببرید. این گامی بسیار مهم است که می‌تواند به شما کمک بسیاری در ایده‌یابی بکند.

گام دوم: بین 24 تا 48 ساعت وقت صرف کنید تا به صورت آگاهانه به جواب و پاسخ ایده‌یابی برسید. در این مدت از همان روش ‌‌غوطه‌وری برای رسیدن آگاهانه به ایده کمک بگیرید.

گام سوم: حدود دو تا سه روز بعد از گام دوم این دستورالعمل را اجرا کنید.

روی یک صندلی راحت بنشینید. دست و پاها را شل و باز کنید. چشم‌ها را ببندید. سه تا پنج بار تنفس عمیق انجام داده به نحوی که هوا را کمی بیشتر از حد معمول داخل ششها نگه داشته‌‌ تا اکسیژن بیشتری جذب بدن شود.

به ترتیب یکی یکی تمام اجزای بدن‌تان را شل کنید. اگر راست دست هستید از نوک انگشتان دست راست تا شانه و کتف و سپس دست مقابل.

اگر چپ دست هستید ابتدا از دست چپ شروع کنید. سپس سایر اجزای بدن مثل شکم سینه و گردن تا سر را شل کنید. خودتان را تحت ماساژ یا غوطه‌ور در آب تصور کنید. اصلا فکرکنید مثل بادکنک هلیومی مشغول سبک‌شدن و بالارفتن از زمین هستید. یا لب یک ساحل آفتابی نشته‌اید.

گام چهارم: زمانی که احساس کردید کاملا شل و بی‌حس شده‌اید با ذهن ناخودآگاه خود شروع به صحبت کنید. مثلا بگویید ‌‌ای ذهن ناخودآگاه من از تو برای یافتن یک ایده‌ ناب یا برای حل پاسخ به این موضوع کمک می‌خواهم.

مرا دریاب! اگر به من کمک می‌کنی نشانه‌ای برای من بفرست! در این لحظه به احتمال زیاد یک تنش یا جریان سریع در بدن خود احساس می‌کنید! برای مطمئن شدن این حس دوباره از ذهن ناخودآگاه خود این خواسته را داشته باشید.

بهتر است که به ذهن ناخودآگاه خود اعتماد داشته باشید تا این قسمت قدرتمند از ذهن بتواند به ما کمک کند. حالا برای ذهن ناخودآگاه خود یک زمان حدودی بین 3 روز تا یک ماه برای رسیدن به جواب تعیین کنید.

گام پنجم: در این زمان دیگر هیچ فشاری روی ذهن ناخودآگاه خود نیاورید.

نکته مهم این است تا زمانی که به پاسخ سوال خود یا ایده مورد نظر خود دست پیدا نکرده‌اید از این تکنیک برای حل مساله جدیدی استفاده نکنید. به عبارتی ذهن را در آن واحد درگیر دو مساله جداگانه نکنید.

مطمئن باشید اگر دیگر به ذهن ناخودآگاه خود فشار نیاورید در یکی از حالت‌های استراحت‌گونه مثل چرت عصرگاهی یا هنگام حمام‌ کردن به ایده ناب خود خواهید رسید.

—***–

امیدواریم با به کار بستن تکنیک هایی که در این مقاله به شما معرفی کردیم بتوانید ایده‌های ناب کسب و کار کشف کنید. فقط یادتان باشد همانطور که توضیح دادیم ایده کسب و کار مثل اسب مسابقه‌‌ای شماست.

هرچقدر هم که اسب شما چابک باشد برای موفق شدن در مسابقه و رشد کسب و کار خودتان باید مهارت سوارکاریتان را افزایش دهید؛ یعنی استراتژی مناسبی برای کسب و کارتان انتخاب کنید.

بنابر این پیشنهاد می‌کنیم حتما پس از طی مرحله ایده‌یابی مقاله‌ای که در آن اصول طراحی استراتژی برند را آموزش داده‌ام مطالعه کنید تا شانس موفقیت و رشد کسب و کارتان را بالا ببرید.

 

درباره احسان مهدی‌نژاد و هزارمدیر بیشتر بدانید

 

(Visited 495 times, 1 visits today)
اشتراک گذاری با دیگران :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *